" در باره مبارزات كارگران نيشكر هفت تپه"

" كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري"


خرداد ١٣٨٧- جون ٢٠٠٨


وضعيت اقتصادي در جامعه هر روز بيشتر به ضرر ما كارگران تغيير مي نمايد. طي همه ی سالهاي گذشته تورم بدون وقفه سير صعودي داشته است. در صورتي كه دستمزد ما كارگران متناسب با تورم افزايش نيافته و در نتيجه سفره كوچك ما هر روز بيشتر از قبل كوچكتر و محقرتر گرديده است. از سوي ديگر خيل عظيم بيكاران در جستجوي كار با نازل ترين دستمزدها باعث شده، تا همواره خطر بيكاري و جايگزيني كارگران بيكار بر بالاي سر ما سنگيني نمايد. هزاران و شايد مليونها كارگر بيكارو هزاران يا مليونها كارگر در معرض بيكاري عرصه را بيشتر بر ما تنگ نموده است. هر روز در مقابل چشم مان و يا از طريق روزنامه ها در جريان فجايعي كه به خاطر بيكاري و فشارهاي اقتصادي گريبان خانواده هاي كارگري را مي گيرد، قرار مي گيريم. ما كارگران در پرخطرترين و سختترين شرايط در محيطهاي كار، همه نعمات جامعه را مي آفرينيم اما هر روز بيشتر و بيشتر ما را از بهرمند شدن از انها محروم مي كنند. نيروي جسمي و فكري ما ذره ذره به كالاهايي منتقل مي شود كه در بسياري موارد داشتن آن ها براي ما يك حسرت دائمي است. خودروهاي گران قيمت،خانه هاي لوكس و با امكانات رفاهي فراوان، بهترين غذا ها در رستوران هاي بالاي شهر، سفرهاي پُر هزينه به كشورهاي ديگر و ... براي ما خواب و رويايي شده اند. كودكاني كه در خيابانها ساعتهاي مديدي گدايي و يا دست فروشي مي كنند يا فرزندان كارگران از كار افتاده و بيكارند و يا فرزندان كارگران و تُهي دستان معتادي هستند كه قربانيان شرايط وخيم اقتصادي سرمايه داريند. در جامعه اي كه كمتر از 17 درصد زنان شاغل هستند و فرصتهاي شغلي بسيار كمي برايشان وجود دارد،چگونه مي توانند از يك موقعيت انساني وآسوده بر خوردار باشند؟ جامعه ما و همه دنيا در دهه هاي گذشته صنعتي تر و مدرن تر شده است، اما از اينهمه امكانات و تكنولوژي نصيب ما جز فقر بيشتر و تنگدستي چه بوده و هست؟ دنيا با سرعت سرسام آوري در زمينه هاي مختلف اقصادي پيشرفت مي نمايد اما كمر ما زيربار كار، ناامني شغلي، ساعات زياد كار و يا بيكاري، تورم، آسيب هاي اجتماعي و ... خم شده است. آيا واقعا سهم ما از دنياي كنوني همين است؟ آيا همه به اندازه كاري كه مي كنند سهم مي برند؟ آيا معني عدالت همين است؟ آيا اقتصاد و جامعه ما بطوركلي فقير است؟ آيا همه اينها تقدير و مشيت است؟ با يك نگاه گذرا به قطب ديگر جامعه درمي يابيم كه واقعيت همه آن چيزي نيست كه به ما تحميل شده است. ثروتهاي نجومي " آقا ها و آقازاده ها"، امكانات گسترده ، هزينه هاي دهها وصدها ميليارد دلاري خريد تسليحات نظامي، مازاد بودجه صدها ميليارد دلاري ناشي از قيمت بالاي نفت، تاجراني كه كشتي هاي تجاري را بروي دريا معامله مي كنند، صاحبان صنايع و كارخانه هاي متعدد، ميلياردها دلار هزينه براي بازسازي ويا كمك در خارج كشور- كه فقط يك مورد آن كه در روزنامه اعتماد به تاريخ 29/2/87 درج گرديده هشتصد ميليارد تومان هزينه بازسازي يكي از مكانهاي مذهبي در عراق است – ميلياردها دلار سرمايه گذاري داخلي و خارجي در صنايع نفت و گاز، منابع غني زير زميني كه ايران را در رديف يالاترين كشورهاي داراي منابع غني معدني قرار داده است. ايران دومين صادر كننده كارتل نفتي اپك است. ايران پس از روسيه دومين منابع گازي جهان را دارد. ايران يكي از بزرگترين صادر كنندگان سنگهاي تزييني و ساختماني است. ششمين صادر كننده گوگرد جهانيم. بازار كشورهاي حوضه خليج فارس مملو از ميوه هاي ايراني است. ايران يكي از صادر كنندگان بزرگ مس در دنيااست. در اين رابطه ساعت ها مي توانيم آمار بياوريم ، اما از اينهمه امكانات و ثروتها ي اقتصادي ما را چه سود؟ در مقابل اينهمه ثروتي كه هر روز بيشتر و بيشتر انباشت مي شود چرا سهم ما كمتر و كمتر مي گردد؟ چرا بايد براي داشتن حد اقل امكانات انساني و حتي كاري شرافتمندانه دغدغه و اضطراب داشته باشيم؟ در چنين وضعيتي كارگران نيشكر هفت تپه كه تا چند سال پيش حدود هفت هزار نفر بودند و حالا به 3500 نفر رسيده اند، بيش از چهار ماه است كه دستمزد دريافت نكرده اند. دستمزد كارگران نيشكر هفت تپه بارها وبارها عقب افتاده و انها در تنگنايي مضاعف قرار گرفته اند. چرا كارگران نيشكر هفت تپه شعار "كارگر هفت تپه ايم گرسنه ايم گرسنه ايم" سرداده اند؟ كارگران نيشكر هفت تپه همچون همه كارگران از يكسو تحت فشار تورم لجام گسيخته قرار دارند و از سوي ديگر امنيت شغليشان در خطر است. با وجود انكه كارخانه نيشكر هفت تپه زمينهاي زير كشت نيشكر بسياري دارد و در واقع توليد شكر در جامعه ما خود كفااست، اما با واردات بي رويه و گسترده شكر، شكر توليد شده ی اين كارخانه در انبارها ذخيره شده اند. هزاران كارگر نيشكر هفت تپه دستمزد نمي گيرند تا " آقايان وآقازاده ها" ميلياردها دلار از بابت واردات شكر سود ببرند. مجموع مطالبات كارگران نيشكر هفت تپه كمتر از ده ميليارد تومان است، اما برداشت از صندوق ذخيره ارضي 3500 ميليارد تومان بوده كه عمدتا به بخش خصوصي داده شده ويا صرف ديگر مخارج دولتي شده است. كارگران نيشكر هفت تپه با اعتصاب، راه بندان،و تجمع، صداي اعتراضشان را بگوش همه رسانده اند. آنها حدود يك ماه است كه با تمام توانشان در مقابل سرمايه داران اعتراض مي كنند. اما پاسخ مسولين يا بي توجهي يا بازداشت و برخورد با كارگران بوده است. نيروهاي انتظامي و امنيتي شهر شوش را محاصره نموده اند تا " در صورت لزوم وارد عمل شوند". اما مگر اين كارگران چه مي خواهند و چه مي كنند؟ كارگران جز دستمزد ناچيزي كه همه مي دانند كفاف زندگي حد اقلي را نمي دهد، مگر چيز ديگري مي خواهند؟ كارگران و خانوادهايشان بيش از 4 ماه است كه شديدا تحت فشارند و آب باريكه زندگيشان قطع شده است. نمايندگان كارگران نيشكر هفت تپه يا به دادگاه و بازجويي فرا خوانده شده اند و يا در بازداشت بسر مي برند. نيروهاي نظامي در مقابل آن ها آرايش نظامي گرفته اند تا آن ها را مرعوب نمايند. رسانه هاي رسمي و قانوني سانسور خبري ايجاد نموده اند تا مبادا صداي كارگران گرسنه هفت تپه بجايي برسد. اما مثلا در باره سفر آقاي رئيس جمهور به سريلانكا و پر داخت دو ميليارد دلار وام بلا عوض به دولت سريلانكا مدت زيادي در اخبار گزارش ارائه مي كنند. آيا بهتر نيست كه به جاي وام بلا عوض به دولت سريلانكا و امثال آن دستمزد عقب افتاده كارگران پرداخت گردد؟ اما ظاهرا مسولين و ديگر سرمايه داران دائماً به ما ثابت مي كنند كه حق گرفتني است و نه دادني.

اما كارگران نيشكر هفت تپه در راه گرفتن حقشان تنها هستند. صداي اعتراض انها نه تنها براي بيان دردهاي ميليونها كارگر در ايران كافي نيست، بلكه حتي براي حق خودشان هم كفاف نمي دهد. در دنياي سرمايه داري امروز با هزاران امكانات انحصاري، كارگران نمي توانند جدا از هم و پراكنده حق شان را بستانند. كارگران نيشكر هفت تپه كه حدود يك ماه است ايستادگي و مقاومت نموده اند نياز به ياري و كمك ديگر هم طبقه ا ي هايشان دارند.

هر چند ما كارگران نيز همچون كارگران نيشكر هفت تپه فاقد سازماندهي و تشكل لازم هستيم، و جدا از هم و پراكنده ايم، هر چند ما كارگران نيزبه چنان سطحي از مبارزه و اتحاد نرسيده ايم كه بتوانيم به تمامي و وسيعا به كمك كارگران نيشكر هفت تپه بشتابيم ، و همه اين ها ضعف هاي بزرگ طبقاتي ما هستند، اما مي توانيم با بيان خبر اعتراضي كارگران نيشكر هفت تپه در محيط هاي كارمان، با كمك مالي به آنها، با برپايي مراسم هايي هر چند كوچك در اعتراض به وضعيت آنها، با دادن بيانيه حمايتي از طرف كارگران محل كارمان، به كارگران نيشكر هفت تپه كمك نماييم. نبايد همه اينها را دست كم گرفت. هر كدام از اين فعاليت هاي حمايتي از كارگران نيشكر هفت تپه در حد خود موثر است و مي تواند به آنها روحيه و اعتماد بنفس بدهد.

اما كارگران نيشكر هفت تپه نيز مي توانند با متشكل نمودن خود و و تثبيت سنديكايي كه موجوديت آن را اعلام نموده اند، سپر دفاعي در مقابل سرمايه داران براي خود ايجاد نمايند. با متشكل شدن كارگران راه براي تداوم مبارزه و اتحاد با ديگر كارگران بيش از پيش باز مي گردد. چاره ما كارگران در مقابل دستگاه عريض و طويل سرمايه داران فقط متشكل شدن و اتحاد است.

ما كارگران متشكل در "كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكلهاي كارگري" در حد توان مان از مبارزات كارگران نيشكر هفت تپه حمايت مي كنيم و هر گونه بر خورد سركوبگرانه و مرعوب كننده را بشدت محكوم مي نماييم. ما خواهان پرداخت بدون قيد شرط دستمزد كارگران نيشكر هفت تپه باضافه خسارت ناشي از تاخير پرداخت در اين مدت هستيم. ما كارگران متشكل در "كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكلهاي كارگري" خواهان توقف محاکمه ی فعالین کارگری هفت تپه و آزادی فعالیت این کارگران برای پیگیری مطالبات همکاران شان هستیم، و هر گونه فشار پليسي به كارگران هم چون بازجويي، احضار به دادگاه و تهديد را شديداً محكوم مي نماييم. ما از همه مجامع كارگري بين الملي تقاضا داريم در حمايت از هم طبقه اي هايشان دست به اقدام زده و در اين راه تلاش نمايند.

" كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري"

14/ 3 /87

Komite.hamahangi@yahoo.com


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com