حكم غيرقانونى و ناعادلانه براى همسرم جلال حسينى
عايشه جهانپور
٢٥ آبان ١٣٨٤
به: كميته زنان ICFTU موضوع: حكم غيرقانونى و ناعادلانه براى همسرم جلال حسينى دستگاه قضائى شهر سقز همسرم را بخاطر تلاش براى شركت در مراسم روز جهانى كارگر به 3 سال زندان محكوم كرده است. من روز اول ماه مه 2004 به اتفاق همسرم و دوستانش عازم پارك كودك شهر سقز بوديم. همه بخاطر خوشحال بوديم چرا كه ميرفتيم در تا جشن روز خودمان شركت كنيم كه ناگهان نيروهاى مسلح بما حمله كردند و اجازه ندادند به پارك برسيم. آنها جلال را به همراه 49 تن ديگر به اتهام تجمع غيرقانونى بازداشت كردند. خانوادهها و جمعى از مردم سقز اعتراض كنان به دم دادگاه رفتيم و كاربدستان قضائى را زير فشار گذاشتيم تا 43 نفر را آزاد كردند، اما جلال به همراه آقايان محمود صالحى، محمد عبدى پور، محسن حكيمى، برهان ديوارگر، هادى تنومند و اسماعيل خودكام در بازداشت ماندند. سازمانها و گروههاى زيادى در خارج و داخل حكومت را تحت فشار گذاشتند تا بالاخره بعد از 12 روز همسرم و بقيه آزاد شدند. يكى از سازمانهائى كه از زندانيان اول ماه مه پشتيبانى كرد شما بوديد كه جاى بسى سپاسگزارى است. من امروز و دوباره به شما رجوع ميكنم تا صدايتان را عليه اين حكم ناعادلانه بلند كنيد و به كمك ما بشتابيد. همسرم يك كارگر ماهر، سختكوش و با استعداد است كه بدليل فعاليتهاى كارگرى در ليست سياه بعضى از كارفرماها قرار دارد. گناه او نيز اينست كه ميخواهد كارگران داراى شرايط كارى مناسب، دستمزد مكفى و حقوق اجتماعى عادلانه باشند. او آنها را تشويق ميكند سازمان يابند و عليه تجاوز به حقوق كارگرى مبارزه كنند. خيلى از كارگران بيكارند و آن عدهئى نيز كه كار دارند، فاقد امنيت شغلى، ايمنى در محيط كار، دستمزد مناسب و حقوق عادلانهاند. همسرم اگر اجازه مىيافت در مراسم اول ماه مه شركت كند راجع به اين مسايل صحبت ميكرد. اما او نه تنها دستگير شد، بلكه همانطور كه گفتم در ليست سياه بعضى از كارفرماها نيز قرار دارد. البته او بدليل سختكوشى و برخوردارى از چند نوع مهارت هنوز قادر به كسب درآمد هست. ما به فكر بيكاران هستيم. به فكر كسانى هستيم كه با داشتن دو كار هنوز نميتوانند مخارج خانوادهشان را تامين كنند. براى مثال من همسر يك كارگر را ميشناسم كه شش ماه پيش به پسرش قول داده يك كت برايش بگيرد تا در سرماى سخت زمستان سقز راحتتر بتواند خود را به مدرسهاش برساند و هنوز قادر به اين خريد نشدهاست. ميليونها كارگر در ايران وضعى مشابه اين خانواده دارند. من، همسرم و همه كارگران حق دارند عليه اين بىعدالتى فرياد اعتراض بردارند. من معتقدم كه همسرم را زندانى ميكنند تا اگر كسى خواست عليه بىحقوقى كارگران اعتراض بكند و آنها را به ايجاد تشكلهاى خود تشويق كند بفهمد كه زندان در انتظار اوست. من يك زن معترض عليه بيعدالتى و مادرى هستم كه آينده بهترى را براى بچههاى خود و ديگر بچه ها خواستارم و به اين دليل نسبت به فعاليتهاى كارگرى همسرم احساس افتخار ميكنم و محكوميت او به زندان را محكوم مىنمايم. من از سازمان كارگرى شما بعنوان يك سازمان حق طلب تقاضا دارم بار ديگر به پشتيبانى از ما برخيزيد محكوميت ناعادلانه زندان همسرم جلال حسينى و همرزمان او، محمود، محسن، محمد و برهان را محكوم كنيد و با ما همقدم باشيد تا مقامات قضائى را واداريم در دادگاه فرجام اين احكام را لغو و اين فعالان كارگرى را كاملاً تبرئه نمايند. با احترام عايشه جهانپور |