مضامینی که با تیترها نمیخواند
( نظری بر نوشتۀ اخیر رفیق امیر پیام )

بهروز شادیمقدم


شهریور ١٣٨٧- سپتامبر ٢٠٠٨


رفیق امیر پیام درنوشته ای بنام : ” برای یادآوری مجدد: خطوط مشترک سیاست جمع واقعی ایرج اَذرین ورضا مقدم با وزارت اطلاعات ” ، مجددا”رفقا ایرج اَذرین ورضا مقدم را به نئو توده ایستی واکثریتی و به نقش وزارت اطلاعاتی داشتن متهم میکند ومینویسد :

“از مقطعی که شما خط قرمزهای جنبش سوسیالیستی و انقلابی را زیر پا گذاشتید، پاسخ ما در مقابل به اصطلاح نقد های شما همان پاسخ آشنا به توده ای ها و اکثریتی ها در سی سال گذشته است “

خط قرمز این بوده که رفقای اتحاد سوسیالیستی کارگری در مقابل یک حرکت دانشجویی نقد و نظری داشته اند که این مسئله از نظر رفیق امیر و کسان دیگر باعث ضربه زدن به جنبش دانشجویان شده است .

ادعای همکاری اتحاد سوسیالیستی کارگری بارژیم اَنهم درشرایطی که حتی راست ترین جریانات حاضربه این همکاری نیستند ، برچسپ جانیفتاده و غلطی است . اما اگر منظور این است که این نوع تحلیل وموضعگیری به رژیم واطلاعاتش ازتشکیلاتها کمک می کندو این سیاست نادرستی است ، قضیه فرق میکند.

نئوتوده ایستی واکثریت خواندن اَنها بدون هیچ دلیل سیاسی و تئوریک و صرفا” به خاطر شباهتی درشکل مسئله ای و اَنهم نه عمدی واز سر همکاری وپیش برد سیاستی بلکه به دلیل اشتباه سیاسی که صورت گرفته، کمی غیرمنصفانه و غیر منطقی به نظر میاَید . منتسب کردن حرکت سیاسی یک تشکل به وزارت اطلاعات رژیم ویا جریانی رابه سیاستی شناخته شده ( چون حزب توده و اکثریت ) شبیه دانستن ، بدون ارائه دلایل و درنظر داشتن سیاست ها و تئوری های حاکم بر اَن جریان شیوۀ غلطی است .

تصویری که از اتحاد سوسیالیستی کارگری و این رفقا در رابطه با ان اتفاق ارائه میشود بینهایت غیر واقعی است.

همین جا بگویم که بعد از جدایی رضا مقدم و ایرج اَذرین وخود رفیق امیر از حزب کمونیست کارگری ، از طرف حزب این رفقا به طرفداران خاتمی و جنبش اصلاح طلبی متهم شدند . که هنوز هم این برچسپ به خصوص به ایرج اَذرین ورضا مقدم ادامه دارد. وجالب این است کسانی دوم خردادی و طرفدار جنبش اصلاح طلبی نامیده میشوند، که تا به حال درجنبش چپ نه کسی و نه جریانی مثل خود اَنها این جریان را تحلیل و نقد نکرده است ! نوشته های ایرج اَذرین درمورد جنبش اصلاح طلبی لیبرال هاو سرنگونی خواهی چپ درایران براستی با ارزش است واَنهایی که او را دو خردادی مینامند. یا این نوشته ها را نخوانده اند یا معکوس فهمیده اند . و یا این موضع را میگیرند تا به نفع خط سیاسیشان تمام شود .

حزب توده وسازمان اکثریت ، وابستگی سیاسی شان به روسیه و سوسیالیسم رفرمیستی شان به کنار ، اَنها جمهوری اسلامی را انقلابی و انقلابیون واقعی را ضد انقلابی دانسته وعلنا” اعضا وهواداران خود را به همکاری بارژیم دعوت ودر شناسایی ، دستگیری و حتی در اجرای اعدام کمونیست ها باحکومت دست داشتند و به اَن افتخار میکردند . اتلاق توده ای و اکثریتی های جدید به اتحاد سوسیالیستی کارگری وافرادش با شناختی که از سابقۀ مبارزاتی اَنها داریم اصلا”جور در نمیاید و تهمت زدن است . همردیف وزرات اطلاعات نامیدن اَنهاهم همینطور.

توده ای و هم ردیف وزارت اطلاعات خواندن این رفقا بدون دلیل نه تنها نادرست است، بلکه نباید از یاد برد که این دو نفر بعد ازقیام ازفعالین موثر جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایران بوده اند وشخصیت های گمنامی نیستند. ایرج اَذرین کسی است که در جنبش کمونیستی ما نوشته ها و نقطه نظراتش نقش داشته و یکی از تئوریسین های مارکسیسم ونقاد جنبش های اجتماعی ، سیاسی و فکری درایران ِ دو ، سه دهۀ اخیر بوده است . و رفیق رضا مقدم از رفقای موثر وفعال در مسائل و جنبش های کارگری . این ها رفقای با ارزشی بوده وهستند .

با افرادی که عمری را افشاگر حزب توده و اکثریت بوده ودرشناخت روسیه و احزاب وابسته به اَن نقش داشته اند ( نمونه اش نوشته های ایرج اَذرین درمورد مسئلۀ شوروی در بولتن های حزب کمونیست ایران ) و برعلیه رژیم و سیاست هایش سالهاست مبارزه میکنند ، اینگونه برخورد کردن کار نادرستی است . وقبل ازهرچیزخود ما وجنبشی که به اَن تعلق داریم را ضعیف میکند .

در دنیای سیاست هم اشتباه پیش میاید . اگراین اشتباه فقط اشتباه باشد وازخط فکری مشخصی گرفته نشده باشد قابل اصلاح است .

اماحرف من این جا در مورد انگ زدن وبا یک نوک قلم کسی و جریانی را به تفکر ، گرایش و دستگاهی وابسته دانستن است ، اَنهم بدون ارائۀ دلیل ومدرکی . واین کسی را قانع نمیکند . مضمون نوشته و ادعاهای مطرح شده در بعضی مطالب با تیترهای اَنها همخوانی ندارد . وقتی گاهی مطلبی رامیخوانی ودنبال دلایل واستدلالی هستی تاادعای نویسنده راثابت کند، نتیجه ای نخواهی گرفت .

رفیق امیر پیام در سالهای گذشته بحث مفصل ومفیدی با رفیق محسن ابراهیمی برسر اتحادیه و سندیکا ( اگر اشتباه نکرده باشم ) داشت ، که دراَن بحث برای اثبات نظراتش دلایل محکم ، جا افتاده و قابل قبولی داشت . بحثی که یکی از مبارزات ایدئولوژیک ونظری مفید وارزنده را به جنبش کمونیستی ایران ارائه داد . این جنبش هنوز به این نوع استدلال و دلایل محکم در مباحثاتش نیازمند است .

بهروز شادیمقدم / 8. 9 .08 20


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com