دولت بوش در ازای تأمین بودجهً سولیداریتی سنتر چه دریافت كرد؟

برگرفته از وبلاگ قادر

اسفند ١٣٨٧- فوریه ٢٠٠٩


 مقدمه کارگران سوسیالیست آمریکا هیچ توهمی نسبت به نقش آفرینی‌های دولت این کشور در صحنه بین‌الملی ندارند. همانگونه که این دولت ابزار حاکمیت و سیادت طبقاتی بورژوازی آمریکاست، در سطح به مراتب وسیع تر جهانی نیز عملکرد وی کماکان در جهت حفظ ، گسترش و بازتولید سیادت طبقاتی بورژوازی است. این نهایت سطحی نگری‌ - بلکه شیادی - است که برای برنامه‌های فرامرزی نهادهایی از زیرمجموعه‌های وزارت خارجه‌ی آمریکا به جستجوی مضامین و اهدافی ماوراء طبقاتی نشست. پراتیک مبتنی بر چنین لغزشی اولا دوری گزیدن از انترناسیونالیسم پرولتری و رویارویی با کارگر آمریکایی و جهانی است و ثانیا جلا دادن به زنجیرهای اسارت طبقه کارگر ایران در مقابل منافع استراتژیک بورژوازی امپریالیستی است. نزد پرولتاریای ایران مقابله با نفوذ نهادهایی همچون سولیداری سنتر در مقیاس ایران و خاورمیانه ازجمله وظایف تخطی ناپذیر انترناسیونالیسم کمونیستی در دوران حاضراست. (قادر)  

 نویسنده : هاری كلبر* (Harry Kelber) / منبع: وبسایت مانثلی ریویو (MR Zine)، ٣٠ ژانویه ٢٠٠٩/ مترجم: سودا ثانی / اختصاصی قادر

http://www.monthlyreview.org/mrzine/kelber300109

 در سال ٬١٩٩٧ آ.اف.ال. ــ سی.آی.او. (AFL-CIO) (اتحادیه سراسری امریکا) با درآمیختن چهار نهاد منطقه‌ای خود كه در سراسر دنیا مشغول به كار بودند، "مركز آمریكائی برای همبستگی بین المللی كارگری" (مشهور به سولیداریتی سنتر) را ایجاد كرد. سولیداریتی سنتر مأموریت خود را چنین اعلام نمود: "كمك به ایجاد یك جنبش جهانی كارگری از طریق تقویت قدرت اقتصادی و سیاسی كارگران سراسر دنیا توسط اتحادیه های مؤثر٬ مستقل و دموكراتیك".

 به اعضای  اتحادیه هرگز گفته نشد كه دولت بوش  بودجۀ سولیداریتی سنتر را سالها از طریق اعتبارات هنگفت ازسوی وزارت خارجه آمریكا، آژانس امریکائی برای سازمان توسعۀ بین المللی، و وزارت كار آمریكا تأمین نموده و سهم كمك‌های آ.اف.ال ــ سی.آی.او. بسیار ناچیز بوده است.

 سولیداریتی سنتر در گزارش سالانه خود در سال ٢٠٠٨ روشن نموده كه بیش از ٩۵ درصد بودجه اش (٢٧٬٣٧٣٬١۵١$) از محل اعتبارات  دولت فدرال میآید حال آنكه فقط ٢/٢ درصد آن (٦۵٦٬٨٦٢$) از اتحادیه آ.اف.ال ــ سی.آی.او. تأمین می‌شود. واقعا چرا دولت فدرال به این وسعت در سولیداریتی سنتر سرمایه گذاری میكند؟ دولت بوش هرگز به اعتلای همبستگی بین المللی كارگران علاقه‌ای نداشته است. از آن مهمتر٬ سولیداریتی سنتر  در ازای تأمین اعتبار برای ادامه موجودیتش٬ متقابلا باید چه خدمتی به دولت  كند؟  اعضای اتحادیه٬ استحقاق شنیدن جوابی صادقانه به سؤالات مشروع  خود را دارند! اما جان سوئینی (John Sweeney) رهبر آ.اف.ال ــ سی.آی.او. و بالاترین مقام در هیأت امنای سولیداریتی سنتر٬ تاكنون از دادن جواب طفره رفته است. در حقیقت٬ بخشی از جواب بسیار واضح است. سولیداریتی سنتر با استفاده از پول اهدائی دولت فدرال٬ دفاتری را برای ٢٦ كشور تأسیس نموده و كارمندانی را استخدام كرده. از جمله این كشور ها اتیوپی٬ رواندا٬ سوازیلند در افریقا٬ فیلیپین، سری لانكا و تایلند در آسیا، و بحرین٬ ایران و كویت درخاورمیانه می‌باشند.

 چرا این ٢٦ كشور بخصوص برای در یافت این "كمك‌ها" انتخاب شده اند در حالی كه اكثریت آنهاــ اگر نه تمامشان ــ  هیچ رابطه ای با اتحادیه های امریكائی نداشته اند؟ دلیل اینكه همبستگی بین المللی كارگری موضوع فعالیت سولیداریتی سنتر در كرواسی٬ نامیبیا٬ تونس٬ نپال و قطرقرار گرفته٬ چیست؟ شمار كارمندان سولیداریتی سنتر چه اندازه است كه در لاف می زند که به  كارگران كشورهایی كه درگیر جنگهای داخلی ویا زیر سلطه رهبران خود كامه اند کمک می کند؟

الی لارسون٬ مدیر اجرائی سولیداریتی سنتر٬ گزارش می‌دهد كه در طول ١٢ ماه گذشته٬ از ١٤ كشور كه سولیداریتی سنتر در آنها دفتر دائر نموده و نیز هفت كشور دیگر كه در آنها همكارانی و یا برنامه هائی در دست اجرا دارد٬  دیدن كرده است. وی از "پشتیبانی‌ای كه ما٬ نمایندگان جنبش طبقه كارگر از گسترش حقوق كارگران دنیا به عمل می‌آوریم" سخن میگوید. از كی تا بحال او مجاز شده كه بنام جنبش كارگری ایالات متحده صحبت كند؟ و در طی دیدارهایش از كشورهای مورد بازدیدش چه چیز هائی به نام ما گفته است؟

 برای وجود  پایگاههای سولیداریتی سنتر در ٢٦ كشور٬ توضیحی ساده و عقلانی وجود دارد. با توجه به اینكه اینها جایگاه ناچیزی درامر ارتقاء همبستگی كارگری دارند٬ مسلما  تنها كاركرد مفیدشان بعنوان چشم و گوش وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریكا خواهد بود. این مركز مانند بازوی سیاست خارجی ایالات متحده عمل می‌كند.

چنان‌كه در كودتای نافرجام علیه دولت منتخب و قانونی هوگو چاوزدر سال ٢٠٠٢ عمل كرد. هم چنین بر هیچكس پوشیده نیست كه سولیداریتی سنتر هیچ انتقادی از جرج بوش و جنگ عراق ننموده و حتی اشاره‌ای هم بدان نكرده. گوئی اینها اصلا وجود خارجی نداشته اند.

 سولیداریتی سنتر٬ نشریات برّاق٬ تمام رنگی و نفیسی چاپ میكند همراه با انبوهی از عكس‌های جذاب٬ كه معدودی از اعضای آمریكائی اتحادیه‌ها آنها را دریافت كرده و یا حتی آنها را دیده اند. (لارسون از اعلام اینكه چه تعداد پخش شده و كجا٬ خودداری میكند.)

 به هر حال ٬ مادام كه هیچ نظارتی بر فعالیتهای سولیداریتی سنتر اعمال نمی‌شود٬ او می‌تواند دستاوردهایش را بزرگ جلوه دهد و از تمجید خود لذت برد. در بروشور سولیداریتی سنتر گفته میشود: "ما دموكراسی و آزادی و احترام به حقوق كارگران را در تجارت جهانی٬ در سیاست های سرمایه گذاری و توسعه٬ و در شیوه‌های وام و قرضه‌های مؤسسات مالی بین المللی ترویج می‌نمائیم. بالاتر از آن٬ به كارگران جهان فرصتی می‌دهیم كه صدایشان در اقتصاد جهانی و در جهان آینده شنیده شود." (لاف وگزافهای كلاس بالایشان را پایانی نیست.)

 ما باید اصرار ورزیم كه سوئینی توضیح دهد از چه رو  مركز همبستگی آ.اف.ال ــ سی.آی.او٬ ٩۵ درصد بودجه اش را از دولت فدرال میگیرد؟ و بهائی كه در برابر این حمایت مالی باید بپردازد چیست؟ و ما باید بخواهیم كه لارسون٬ عملكرد سولیداریتی سنتر در ٢٦ كشور جهان را توضیح دهد‌ ــ اینكه چگونه این امر به همبستگی كارگری بین المللی یاری میرساند. نمیتوانیم اجازه دهیم آنها همچنان به سكوت خود در باره امری به این‌درجه از اهمیت ادامه دهند.

------------------------  * هاری كلبر در طول زندگی اش٬ همواره بعنوان سازمانده٬ ناشر اتحادیه٬ جزوه نویس كارگری٬ مسئول آموزشی٬ استاد مطالعات كارگری٬ سخنران بین المللی، ومفسر هفتگی مسائل کارگری در اینترنت، در خدمت جنبش كارگری بوده است.  وی عضو دیرینه و حق عضویت پرداز اتحادیۀ کارگران حروفچین نیویورك٬ شما میباشد. وی نویسنده دو كتاب: «چاپچی های اتحادیه و اتوماتیزاسیون كنترل شده» و كتاب «٦٠ سال زندگی من چون یك فعال كارگری» میباشد.

كلبر بنیانگذار و ویراستار خبرنامۀ "آموزشگر كارگری" است كه از سال ١٩٩٠ یك دسته اصلاحات را در اتحادیه برای تجدید حیات جنبش كارگری تبلیغ می کند. این مقاله اولین بار در ٢٩ژانویه ٢٠٠٩ در خبرنامۀ «آموزشگر کارگری» منتشر شد.



www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com