دستمزد کارگران و عرصه دیگری از مبارزه

بهمن قهرمانی

اسفند ١٣٨٩- فوریه ٢٠١١


February 22, 2011

بحث بر سر دستمزد کارگران تنها به آخر سال و تصمیم شورای عالی کار محدود نمی شود بخش بزرگی از مبارزه کارگران  و اعتصاباتشان به خواسته دستمزدهای معوقه و نیز خواست افزایش آن برمی گردد ، یعنی بحث دستمزدها عرصه مهمی از مبارزه طبقه کارگر با سرمایه داری ایران است. معمولا در انتهای هر سال بحث مربوط به دستمزدها داغتر می شود و در نبود تشکل های کارگری رژیم و نمایندگانش گرد هم می آیند تا بر سر معیشت کارگران در سال آینده معامله نمایند .

 در این میان چند سالی است که به تبع اتفاقات سیاسی که در ایران با روی کار آمدن جناح نظامی سرمایه روی داده است ، راه برای نیروهایی معلوم الحالی که زمانی خود دستی خون الود در سرکوب کارگران و فعالینش داشته اند باز شده تا دلی برای کارگران و زندگی اسفناکشان بسوزانند !! مانند خانه کارگریها که به انتقاد از دستمزدهای تعیین شده توسط شورای عالی کار مشغولیت دارند اما این کارنه به دلیل نظر داشتِ منافع واقعی کارگران ، بلکه به دلیل روشن رانده شدن روئسای شان از پروسه قدرت سیاسی است بدین معنی که خانه کارگریها می خواهند کارگران را به مانند اهرم فشاری بر علیه جناح حاکم در اختیار خود بگیرند .

 بر اساس همین پروسه اشاره شده ، روز 21 بهمن وزیر کار و امور اجتماعی رژیم اعلام نمود (1) که امسال از افزایش دستمزد کارگران خبری نخواهد بود و از قرار به این دلیل که « با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ، کارگران از اقشاری هستند که بیشترین مزایا را از اجرای این قانون می گیرند » . البته این مامور دولتی باید به این همه مزایای مورد اشاره شان که مشمول حال طبقه کارگر ایران می شود هم اشاره ای می کردند تا کارگران وفعالین کارگری هم این را بدانند و به استقبالش بروند . در شرایطی که خط فقر در ایران به گفته خود مسئولان حکومتی بیش از یک میلیون تومان است و دستمزد کارگران 303 هزار تومان هیچ عقل سلیم و بی غرضی هدفمند سازی یارانه ها را به نفع کارگران و زحمتکشان این جامعه ارزیابی نمی کند . در حالیکه هنوز نزدیک به نیمی از کارگران ایران مشمول هیچ گونه قانون حمایتی نمی شوند و با قرار دادهای موقت سفید امضا در بازار کار ایران شیره جانشان مکیده می شود ، در حالیکه زنان کارگر در زیر زمینهای نمور و تاریک و پشت دار قالی بافی ها با درآمد ماهیانه 150 هزار تومان  روز به روز فرسوده تر می شوند و با بروز اولین نشانه های بیماری به مانند کالایی به درد نخور به بیرون پرت می شوند در حالیکه یک کارگر برای امرار معاشش باید تن به بیش از 12 ساعت کار شبانه روزی بدهد و در شرایطی که هر روز کارگران باید با کابوس اخراج شدنشان یا از کار بیکارشدنشان دست و پنجه نرم کنند ، منفعت حذف یارانه ها در کجای این وضعیت اسفناک زندگی زحمتکشان قرار می گیرد ؟ آیا در چنین شرایطی،حذف یارانه معنایی جز غارت تنها تکه نانهای به جا مانده از چپاول سی ساله سفره کارگران به نفع سرمایه داری میتواند داشته باشد ؟

در ادامه شیخ الاسلامی بیان می دارد که افزایش دستمزد کارگران در چنین شرایطی به بالا رفتن تورمی منجر می شود که تا به امروز شاهد آن نبوده ایم و رشد آن متوقف شده است بنابراین آنها با نمایندگان کارگری!! و کارفرمایی در شورای عالی کار مشغول بحث و رایزنی برسر این مسئله هستند پس کارگران می توانند با خیال آسوده بخوابند که شهر در امن و امان است و برکات بعدی هدفمندی یارانه ها در پیش است !!

بنابراین شیخ الاسلامی با این گفته می خواهد تمامی کاسه و کوزه های تورم پیش آمده را در سر و روی طبقه کارگر ایران بشکند بر اساس این گفته چه بسا اگر کارگران سال قبل هم در خواست افزایش حقوق و دستمزدها را نداشتند امسال با این میزان تورم هم روبرو نمی شدیم بنابراین به مردم زحمتکش می خواهد آدرس بدهد که وجود تورم یا عدم وجود آن رابطه مستقیم با  در خواست یاعدم درخواست کارگران برای دستمزد های بیشتر دارد . در غیاب تشکل های کارگری و نمایندگانشان روی این حضرات به حدی زیاد شده که خود را بی نیاز از جواب دادن به این سوال می دانند که فاصله این خط فقر موجود که به گفته خود عاملین رژیم بالای یک میلیون تومان است با حداقل دستمزدهای 303 هزار تومانی را مردم زحمتکش این جامعه چطور باید پرکنند آیا این شامل تورم مورد نظر شما نمی شود ؟

از طرف دیگر گرانی و تورم و بالا رفتن آن هیچ ربطی به افزایش دستمزد کارگران ندارد بلکه در ارتباط مستقیم با حرص و آز و سودپرستی سرمایه داری است . در این مبحث کوتاه نمی توان به توضیح تئوریک تورم و دلایل آن اشاره نمود تنها می توان این را گفت که این تنها نمایندگان سرمایه داری ایران نیستند که به ارتباط بین تورم و دستمزد بالای کارگران اشاره می کنند بلکه سالهای مدیدی است سرمایه داری جهانی با همین حربه به مبارزه با طبقه کارگر و عقیم نمودن مطالبات آنها رفته است . شیخ الاسلامی و همکارانش با این گفته ها بیش از پیش برای کارگران ایران مسجل می نمایند که آنها به واقع نمایندگان این سیستم انسان کش سرمایه داری هستند و حاضرند برای منفعت این سیستم کارگران را از حداقل زندگی انسانی شان هم محروم نمایند و در این میان با کمک تئوریسین ها و رسانه های خودگمارده شان درصدد تحمیل این شرایط به طبقات زحمتکش جامعه هستند . منظور نمایندگان سرمایه از بالا رفتن تورم این است که افزایش دستمزدها عملاً حمله و تهاجمی به سود سرمایه داران است که آنها هم برای جبران سود از کف رفته قیمت را افزایش داده و بر تورم موجود در جامعه خواهند افزود. بنابراین آنها آدرس اشتباهی به مردم می دهند ، برای مهار تورم احتیاجی به گرسنگی دادن طبقه کارگر نیست بلکه افسار زدن به طبقه سرمایه داری است که به مانند انگلی از قبل شیره جان طبقه کارگر و زحمتکش جامعه به زیستش ادامه می دهد . آنچه در این جامعه باعث تورم و افزایش آن می شود تحریم های اقتصادی است که تاوان آن را باید طبقات زحمتکش این جامعه بدهند و سود آن را سرمایه و نمایندگانش بخورند . آنچه عرصه را بر زندگی انسانی طبقات مزد بگیر زحمتکش این جامعه تنگ می کند سرمایه دارانی هستند که به دنبال سود بیشتر و به بهانه ورشکستگی و نبودن بهره آوری ، سرمایه خود را از یک شاخه به شاخه دیگر منتقل می نمایند و عملاً جامعه را در بسیاری از زمینه های ضروری با کمبود مواجه می نمایند . آنهایی که در شرایط تحریم های اقتصادی دست به احتکار و انبار مواد مورد نیاز مردم می زنند و به اصطلاح بازار سیاه برای نیازهای اولیه مردم ایجاد می نمایند .

آری اینها است که در جامعه تورم و گرانی ایجاد می کند و نه خواسته و مطالبه داشتن یک زندگی انسانی و شرافتمندانه .  طبقه کارگر این حق را برای خود محفوظ دارد که همیشه خواهان یک زندگی انسانی و شرافتمندانه برای خود و سایر طبقات زحمتکش این جامعه باشد و برای این گرفتن این حق انسانی هم چاره ای جز مبارزه پیگیر و متشکل و حضور در فضای مبارزه سیاسی ندارد .

امروز تمامی کسانی که در سرکوب و تحمیل فضای ضد انسانی به کارگران تا به امروز پایه اصلی بوده اند در دعواهای جناحی شان بر این قصد هستند که از طبقه کارگر به عنوان اهرم فشاری برای رسیدن به اهداف سودجویانه سیاسی شان استفاده نمایند بنابراین  به بهانه های مختلف در لباس و قامت حمایت از حقوق کارگران ظاهر می شوند و چنان در مورد ظلمی که به کارگران می شود داد سخن می دهند که انگار مدافعان واقعی این طبقه اینها هستند و راهی که اینها پیش گرفته اند همان راه درستی است که طبقه کارگر باید برود . امسال هم مثل چند سال گذشته همه اینها به خط می شوند و بر سر افزایش دستمزد کارگران شروع به سم پاشی فضای جنبش می نمایند از جمله خانه کارگریها که امسال به لطف همکاران بین المللی شان حکم بین المللی برای نمایندگی نمودن کارگران ایران را نیز در جیب دارند و یا شورای اسلامی ها که امروز از پیش چشم حکومتیان افتاده اند تا جایی که در فکر جایگزینی برای آنها هستند .

اما طبقه کارگر ایران و فعالین واقعی اش به مانند سالهای گذشته با هوشیاری تمام در مقابل این گرایشات انحرافی و لیبرالی می ایستند و اجازه نمی دهند در فضای سمپاشی شده لیبرالی حاکم ، اینها میوه منفعت خود را از قبل تخطئه نمودن مطالبات واقعی کارگران بچینند . تعیین دستمزد کارگران تنها در صلاحیت تشکل های کارگری است که به نیروی خود کارگران ایجاد شده باشد نه در حیطه تصمیم گیری سرمایه داران و نمایندگانشان ، و در غیاب یک چنین جنبش قدرتمندی است که اینها به خودشان اجازه می دهند این چنین به حقوق کارگران و زحمتکشان هجوم ببرند .

هجوم اینباره سرمایه داری ایران یک هجوم سراسری به حقوق و مطالبات رفاهی و سیاسی توده های زحمتکش این جامعه است . اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها در شرایطی که طبقات پایین جامعه از حداقل استانداردهای یک زندگی انسانی محروم هستند معنایی جز غارت و چپاول ندارد .اما اینبار خود رژیم هم می داند که خشم سی سال سرکوب و بی حقوقی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی شعله ور شده و با هر نسیمی این شعله ها بیشتر زبانه می کشد و رژیم را عمیقتر در کام خود فرو می برد . فعالین چپ کارگری به درستی این را می دانند که هر نوع مطالبه حتی صنفی کارگران امروز به مطالبات سیاسی شان گره خورده است . حتی خواست افزایش دستمزدها به سطح یک زندگی انسانی نیز به عقب راندن سیاسی این رژیم و در نهایت به سرنگونی کامل آن بسته است . امروز بحران اقتصادی که دامنگیر توده های مردم شده است جمعیت وسیع تری را در گیر مبارزه سیاسی با رژیم سرمایه داری ایران می سازد و این فرصت به غایت مناسبی برای جنبش کارگری است که با یک پرچم مطالباتی سراسری که خواسته و مطالبات سیاسی و رفاهی توده ها را در خود گنجانده باشد به میدان مبارزه با رژیم سرمایه گام بگذارد و توده عظیم زحمتکشانی که در خیابانها بر علیه موجودیت رژیم به صورت پراکنده درحال مبارزه هستند و در غیاب جنبش کارگری قدرتمند سوسیالیستی خطرافتادن به دام اصلاح طلبان لیبرال که تمام بحث شان تغییر چهره های سیاسی است نه تغییر ساختارها ، به دور خود متشکل نماید .

 اتفاقاتی که در 25 بهمن و اول اسفند روی داد نشان از شروع موج دومی از اعتراضات توده ای در ایران دارد . شعارهایی که در این روز برعلیه رژیم داده شد دیگر نشانی از خواست اصلاح طلبی و یا تنبیه رژیم سرمایه داری ایران نداشت در عوض خواست ، خواست سرنگونی بود و دیگر نمی توان آن را با هزار من سریش به انتخابات و موسوی و اصلاح طلبی و ورژن های گوناگون آن چسپاند . خیزش موج اول اعتراضات در سال 88 و فروکش نمودن آن بعد از جانفشانی های مردم در خیابان درس بزرگی برای جنبش کارگری داشت و آن درس این بود که تظاهرات خیابانی در نهایت در برابر رژیم تا دندان مسلح نمی تواند به سرانجام برسد و تنها حضور یک طبقه متشکل سیاسی با استراتژی و سیاست مشخص طبقاتی می تواند رژیم سرمایه را به طرف پرتگاه سوق دهد . آری ، با این تجربه است که امروز طبقه کارگر با پرچم انقلابی خود پا در میدان مبارزه خواهد گذاشت و هر درجه از تحقق خواسته های  حتی صنفی خود را به عقب نشاندن و در نهایت سرنگونی این رژیم گره خواهد زد . امروز وقت آن رسیده که طبقه کارگر مانیفست سیاسی اول ماه می 89 خود را به میدان مبارزه آورد و توده ها را حول این خواست و مطالبات متشکل نماید تنها با این نیرو است که می تواند یک زندگی آزاد و مرفه و شرافتمندانه را تامین و در نهایت تضمیین نماید . تنها این پرچم است که راه را بربهره برداری گرایشات راست اصلاح طلب و لیبرالی که ورژن دیگری از جناح حاکم کنونی هستند از قیام توده ها ، می بندد .

  این درس تاریخی است که هر روز در جریان زندگی روزمره برای ما طبقه کارگر تکرار می شود که کارگران تنها با یک مبارزه آشتی ناپذیر با سرمایه داری و نمایندگان رنگارنگ آن در حاکمیت یا کنار حاکمیت ، می توانند حقوق و مطالبات خود از جمله بالا بردن دستمزد تا یک سطح انسانی و شرافتمندانه را متحقق سازند . تمام تاریخ سرمایه داری تا به امروز نشان داده است که هیچگاه سرمایه داری به تمایل و خواست خود به مطالبات طبقه کارگر گردن نگذاشته بلکه تمامی پیشروی های طبقه کارگر با مبارزه متشکل بدست آمده است و سرمایه داری در مقابل از هر فرصتی با نیرنگ و عوام فریبی برای باز ستاندن این دستاوردها استفاده می نماید . طبقه کارگر ایران امروز نه در همکاری با سرمایه داری بلکه در مقابله و تعارض با این سیستم است که می تواند امیدوار به رسیدن به مطالباتش و نیز حفظ آنها باشد .

بهمن قهرمانی

فوریه 2011

1 . وزیر کار: افزایش حقوق کارگران بعید است . درج در سایت تابناک به تاریخ 21 بهمن 89


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com