اعتصاب کارگران در مصر

شروین رهــا
وبلاگ فانوس

اسفند ١٣٨٩- فوریه ٢٠١١


شروین رهــا،فوریـــه 2010

توضیح : درباره انتشار«از میان خبرها » و وبلاگ فانوس اولن« از میان خبرها» آنطور که از نامش برمی آید برگزیده مختصری از خبرهای جاری است که با تفسیری بر آن منتشر می شود. دومن از آنجا که در حال حاضروبلاگ فانوس مسدود شده است تا راه اندازی مجدد آن تلاش می شود « از میان خبرها» بطور منظم گوشه ای از وظایف فانوس را به عهده بگیرد.

از میان خبرها (1)

اعتصاب کارگران در مصر:

به نقل از روزنامه گاردین (ترجمه فارسی از ایوب رحمانی) اینک پس از سقوط مبارک در مصر دولت نظامی از کارگران اعتصابی خواسته است به اعتصابات خویش پایان دهند وبه سر کار باز گردند . با شعار امنیت ملی ارتش گویا در حال بررسی حکومت نظامی است تا اوضاع را به حالت عادی برگرداند. برای کارگران و مردم زحمتکش مصرکه با شعار نان ، کار و آزادی جنبش توده ای را آفریدند راندن مبارک از حکومت گام اول بود و نه تنها گام . موج جنبش توده ای که در چند هفته اخیر از تونس آغاز شد یکی پس از دیگری کشورهای عربی رادر بر گرفت ، تا کنون دو دیکتاتور بن علی در تونس و مبارک در مصر فرار کرده اند ودر دیگر کشورها جنبش توده ای در خیابانها با نیروهای نظامی در گیرند. منطقه خاورمیانه از هر نظرمنطقه ای استراتژیک بشمار می رود وبرای سرمایه داری و امپریالیست ها حائز اهمیت درجه اول است چرا که منطقه نفت خیز است ،جمعیت مصرف کننده کالاها بالاست ، ارتباط بین قاره ای اش مهم است خصوصن کانال سوئزکه اگر اغراق نباشد هشتاد درصد حمل و نقل دریایی رابه عهده دارد ووجود پایگاههای امریکا و نیز وجود دولت اسرائیل در آن منطقه برای سرمایه بین المللی حیاتی است . سقوط دیکتاتورهای همه رنگه ازشیوخ مرتجع وخاندانهای موروثی گرفته تا مبارک وحاکمان دست نشانده در منطقه مسلمن خوشایند امپریالیست ها خصوصن امریکا نیست و این روزها زمامداران سیاسی ازاوباما گرفته تا کارمندانش در منطقه خواب راحت ندارند . جنبش عظیم توده ای در منطقه در شرایطی که آمارنسل جوانش بالاست وبیکاری بیداد می کند ، در شرایطی که نوددرصدثروت جامعه در دست ده درصد است و اکثریت جامعه در فقر و نداری بسر می برند ودر شرایطی که نسخه های ورشکسته نئولیبرالی برای نجات سرمایه در منطقه با زور حکومت ها اجرا می شود نمی توانست بیرون نزند . جنبش ها طبیعتن ابتدا با زدن دیکتاتورها در حکومت شروع می کند وبا اعتراضات خیابانی به نمایش گذاشته می شود اما پشت این عروج چه در مصر و چه در تونس نشان داد که اعتراضات و اعتصابات کارگری نیروی محرکه فرار دیکتاتورها بوده است . حضور کارگران متشکل در یک جنبش توده ای موتور محرکه انقلاب است اینکه پیشرفت این موتور چه اندازه واثراتش تا کجاست بستگی به توان آن دارد . ادامه اعتصاب کارگران در مصربعد از سقوط دیکتاتور راه درست وتنها راه برای زدن دیکتاتوری است . ارتش و نظام حکومتی در مصر دست نخورده است و توازن قوا تاکنون به نفع کارگران و مردم زحمتکش بوده است . قرار گرفتن دیکتاتوری دیگری با نام و لباسی دیگر در مصر برای کارگران و توده های میلیونی که دستمزد بخور و نمیر دارند ، بیکارند ، به فقر و فحشا و اعتیاد و هزاران بیماری مسری سرمایه داری مبتلا شده اند آب از آب تکان نخوردن است . تا فرصت است و در فضایی که ایجاد شده است تنها راه اعتصاب و متشکل شدن ، مدیریت مراکز تولیدی را شورایی اداره کردن ووزنه ای درتعیین اداره سیاسی جامعه مصر شدن می تواند امید به آزادی و رفاه در جامعه را تقویت کند . در تقابل کارگران و توده های زحمتکش مصر با سیستم حاکم که مبارک سمبل آن بود اکنون ارتش دولت را بطور مستقیم در دست دارد . ارتش و نظامیان در مصر خود بزرگترین منابع اقتصادی را به عهده دارند ودر اثر اوج جنبش توده ای مجبور شدن مبارک را فدا کنند تا کل نظام را حفاظت کنند.ارتش برادر ما در اوج جنبش توده ای مصرکه در ایران سال 57 هم شاهد آن بودیم از سوی سرمایه داری حاکم و ارتش یک گام به عقب برای تعرض بعدی است . جنبش را که از خیابان جمع کردند ، شور آن را که خواباندند آنگاه به تشکل های توده ای تعرض می کنند و آنها را از داخل تخریب می کنند تا بحران را از سر خود وا کنند و غیره . تجربه تمامی انقلابات شکست خورده نشان می دهد که اگر طبقه کارگر سلاح اعتصاب وتشکل های خود را از دست دهد جامعه آنچه را که در کوتاه مدت بدست آورده است از دست می دهد ومعلوم نیست چنین موقعیتی را کی دوباره بدست می آورد.اکنون چنین موقعیتی برای طبقه کارگر و تمامی زحمتکشانی که در مصرو کشورهای عربی بدست آمده است حیاتی است و آن را باید غنیمت شمرد. اعتصابات سراسری کارگران در مصر تنها راه ادامه انقلاب وپاسداری از آن برای تامین آزادی و رفاه اجتماعی است ومیبایست آن را حمایت وتقویت کرد.کارگران مصر را تنها نگذاریم،تاریخ بر ما نخواهد بخشید.

تیراندازی به صف کارگران بیکار در کردستان عراق :

سایت بی بی سی فارسی در خبری تیراندازی به صف بیکاران وکشتار آنان توسط پلیس در شهر سلیمانیه در کردستان عراق را تائید کرد . طبق خبر 9 نفر از تظاهر کننده گان کشته و بیش از 40 نفر زخمی شدند. صدها نفر در تظاهرات بر علیه فساد و بیکاری شرکت کردند وخواهان محاکمه افراد فاسد شده اند. موج جنبش توده ای در اعتراض به بیکاری ،گرسنگی و تمامی عارضه های نظام سرمایه داری که از چهار دهه قبل با سیاست نئولیبرالیسم به اکثریت مردم جهان تحمیل شده است اینک در کشورهای شمال افریقا و خاورمیانه بیرون زده است ودر اولین قدم نماینده سیاسی دولت ها در تیر رس قرار گرفته اند. رژیمهای منطقه با اعتراضات تونس تصور نمی کردند که جنبش توده ای گریبان آنها را هم در بر بگیرد، وقتی برایشان مسئله جدی شد که بن علی سقوط کرد و مصر هم به جنبش پیوست .اکنون با سقوط مبارک همه نه تنها دولت های دیکتاتوری باسابقه ،حتی رژیم نه چندان باسابقه ودست نشانده امریکادر عراق و نیزپروژه دولت کرد ودلار بگیراحزاب کرد هم در امان نیستند . چندی پیش مالکی نخست وزیر عراق همزمان با سقوط دیکتاتورها در تونس و سپس مصرخواستار تشکیل ضروری کنفرانس اتحادیه عرب شد ، البته تا زمان برگزاری آن معلوم نیست چند سقوط دیگر به زور جنبش توده ای دنیای عرب صورت می گیرد ولی آنچه محرض است اینکه همه و از جمله دولت آقای مالکی و جلال طالبانی و نیززمامداری حاکمان دو حزب ناسیونالیست نیز در امان نخواهند بود. عروج جنبش توده ای جاری در اوائل قرن بیست و یک که از دل بحران سرمایه داری و به بن بست رسیدن سیاست های اقتصادی جاری اش بیرون زده است در صورت دخالت گری کارگران و اعتصابات آنچنان که تاکنون در تونس و مصر بوده است می تواند اوضاع منطقه راتغییر داده ، همبستگی مبارزاتی را تقویت و حمایت سازمان های کارگری مستقل در جهان راجلب کند. جنبش توده ای منطقه تاکنون مشخصاتی درخوررسیدن به آزادی و رفاه رادر مسیر خود نشان داده است ونشان می دهد که از پایه مادی بالایی برخوردار است . این جنبش ظرفیت زدودن گرایش های ارتجاعی ناسیونالیسم عرب و ایرانی و کرد و ترک واسلام سیاسی با فرقه های سنی و شیعه و وهابی و غیره را،که در دهه های گذشته بارها مورد استفاده سرمایه داری وامپریالیست ها برای سرکوب آزادی و رفاه در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است ، دارد . هر درجه از پیشرفت در مبارزه کارگران واعتصابات کارگری امیدواری توده های زحمتکش برای آزادی و رفاه را تقویت می کند وظرفیت های بالقوه انقلابی در منطقه را افزایش می دهد. دنیای عرب به همدیگر گره خورده است هر درجه از پیشروی انقلاب در مصر اوضاع عراق را نیز در بر می گیرد و اینجا دیگر حکومت ملی و محلی نمی شناسد و دیگرناسیونالیست های مرتجع کردستان عراق هم در امان نخواهند بود. حتی ناسیونالیست ها ی سنتی امثال حزب دموکرات و نان به نرخ روزخورها امثال گروه مهتدی هم دیگر نمی توانند ادای دموکراسی خواهی در آورند ووجود طبقات در کردستان رابپوشانند. جنایات سرمایه داری با نام دموکراسی صورت می گیرد ودولت های بزرگ سرمایه داری و امپریالیست ها و مدیای جیره خوارشان با پرده دموکراسی خواهی علل واقعی بروز جنبش ها و مبارزه طبقاتی را می پوشانند. دموکراسی برای کارگران و توده های زحمتکش قبل از هر چیز در برخورداری یکسان افراد از امکانات جامعه است . کشتار بیکاران توسط کاسه بدستان جلو کاخ سفید وحاکمان تازه بدوران رسیده کردستان عراق نه تنها ماهیت احزاب ناسیونالیست کرد و دنباله روان ایرانی شان را عینیت می بخشد بلکه زنگ خطری برای جریاناتی است که حقوق واقعی وملی کرد را به دیپلماسی با احزاب کرد ورئیس جمهور کرد عراق آقای جلال طالبانی گره می زنند.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com