اثر ميكائيل نيبرگ چاپ شده در روزنامه آفتون بلادت مورخ ١٣ آپريل ٢٠٠٤ چاپ شده،از اين نويسنده کتابى نيز به زبان سوئدى در اين رابطه به چاپ رسيده ست
حميد قربانى
ميكائيل نيبرگ درباره شرايط جديد محيط كار و زندگى كارگران در دنياى كنونى:
بى قانونى، بى حقوقى و اخاذى
در گوآدالاجارا (يكى از شهرهاى صنعتى مكزيك مترجم) دروازه ها خود را به روى بهشتِ پست صنعتى باز مى كند. در جائى چون علفدانى روبروى خيابان، شركت اجاره اى و يا به بيان ديگرى شركت جوينده سرمايه انسانى براى شركت هاى توليد وسائل دانش اطلاعات "آى بى ام"، "هولت پكارد"، "دل"، قرار دارد. در اين جا استخدام رسمى در كار نيست. اين جا صحبت بر سر ارتباطات متغير و منعطف يا به عبارتى ديگر خود را با نيازهاى كارقرمايان وفق دادن در شبكه ها است. بزرگترها در اين جا شيوه بازاريابى اوتوسوثرينك.* و تكميلى چينى را در عمل آموزش مى بينند . نيروى كار در اين جا براى دو و يا چند ماه تحت فشار شركت اجاره اى به كنترات كار براى شركت هاى فيليكسترونيك، سيليكون و يا يكى ديگر از كنسرنهاى جهان گستر توليد وسائل اطلاعات و خدمات مانند "آى بى ام"، "هولت پكارد"، "دل" دست مى زنند.
خانم آئوريا دل كارمن-جو آرض كه قبلا بعنوان روانشناس در يكى از شركت هاى اجاره اى نيروى كارگر در گوآدالاجارا به نام "مكزيكو سيليكون ولى" كارمند بوده است. براى روزنامه تايمز مالى تعريف مى كند كه كنتراتچى ها به دنبال كدام معيارهاى نهايى هستند.
او مى گويد: - آنها مردان و زنانى را لازم دارند كه از اعتماد به نفس روم هستنديا در پى ترقى نيستند. مهارتهاى شما در درجه ثانوى قرار دارد. مهمترين مسئله؛ اين است كه تو در محيط كار سربه زير باشى و اهل چون و چرا نباشى.
آنهائى كه سابقه اتحاديه اى داشته باشند در مراحل اوليه مصاحبه از گردونه خارج مى گردند. اين در مورد كسانى كه نزديكانشان در سياست و يا خارج از كشور كار مى كنند صادق است. چنين انسانهايى در آينده انتظارات مبالغه آميزى خواهند داشت و در محيط كار توليد اشكال خواهند نمود. آنهائى كه باقيمانده باشند براى آزمايش به نزد روانشناس فرستاده مى شوند تا تست روانى گردند كه مغزى پذيرنده دارند. آئوريا به جويندگان كار دستور نقاشى كردن يك درخت را مى دهد. آنهايى كه با تلاش چند خطى ميكشند مى توانند اميد به استخدام شدن را داشته باشند. ولى آنهايى كه ريشه ها، برگها و ميوه ها يعنى يك درخت را كشيده باشند، جديت و فانتزى بودن خود را نشان داده ومحروم مى شوند. شركت هاى اجاره اى دختران فقير تازه از روستا آمده را ترجيح مى دهند. ولى آنها نبايد حامله باشند و بر بدن خود خالكوبى زيادى داشته باشند. زنى جوينده كار براى سازمان خيريه كاتوليك كافود تعريف مى كند كه چگونه او در يك مصاحبه شغلى مجبور به لخت شدن و نشان دادن بدنش شده است. سپس به او دستور مى دهند كه براى تست حاملگى به توآلت برود. "اگر در قاعدگى بسر مى برى بايد خون ماهانه ات را به ما نشان دهى".
اين نوع اطلاعات به شبكه امور اجتماعى*در بالا يا در هر صورت جايى كه چنين مى نامند برده مى شود،
پديده "شبكه" مورد علاقه شديد مفسرين معاصر است. اين يكى از استعاره هاى مفيد است، زيرا كه اين پديده خيلى از مسايل را مى پوشاند. شبكه به ما مى گويد كه چيزها و مسائل با هم جور در مى آيند و مخالفت با آن سخت است. ميكائيل هارت و آنتينيو نگرى در كتاب امپرياليسم مى نويسند: - با وارد شدن به اقتصاد تكنولوژى اطلاعاتى شبكه ها جايگزين باندهاى متحرك )تسمه نقاله اى( شده اند و اين مدل توليد از خارج سازماندهى مى شود....-.
اين برداشتى اشتباه است. آن زنان جوانى كه در كوآدالاجارا به شبكه وصل شده اند. توليدات تكنيكى را آماده مى كنند. آنها براى ما جديدترين تكنيك ديجيتال را فراهم مى آورند. اما آن چه كه شرايط زندگى آنها را رقم مى زند به طور ساده در رودخانه هاى وسائل اطلاعات نهفته نيست، بلكه سنگينى و بار آن در ميكانيزم هاى صنعت كاپيتاليستى نهفته است. استاندارد كردن و مقياس بندى و معيار گيرى و... اين توليدات برتقسيمِ كارى انجام مى گيرد كه از زمان تايلور و فورد تغييرى نكرده است. رايانه ها (كامپيوترها) پر از اجزائى شده اند كه از اين مدل به آن مدل فرقى نمى كنند. توليد اجزا با دوام و پايدار، در شركت هاى توليدى ويژه اى متمركز شده و به صورت انبوه براى عرضه به بازارهاى جهانتوليد مى گردند. شركت هاى كنترات كنندهِ كارگران مانند فيليكسترونيك و ديگر شركت ها اكنون توجه خود را هر چه بيشتر به تا مونتاژ نهائى توليدات متمركز كرده اند. يعنى يك شركت توليدى كوشش مى كند كه تمام مراحل توليد كالا را در انحصار خود گيرد.
شيوه هاى مشابهى در ديگر رشته هاى توليدى نيز اجرا مى گردد. به تنهايى كارخانه اى در استان گوآندونگ چين 40 درصد تمام ميكروهاى بازارجهانى را توليد مى كند و70 درصد از تمام ماشين هاى كپى و 80 درصد از تمام كاجهاى پلاستيكى جشن تولد مسيح، در منطقه ى آزاد اقتصادى در شانزن توليد و به جهان صادر مى گردند. شركت پائو چان از تايلند كارخانه اى در دونگوآنگ و كارخانه ديگرى در زهوهاى دارد. در اولى80 هزار كارگر و در دومى 30 هزار كارگر كار ميكنند. رويهم از اين دو كارخانه سالانه 100 ميليون جفت كفش به نايك، آديداس، ريبوك و ديگر شركت هاى فروش كفش عرضه مى شود.
تايمز مالى در يك گزارش مى نويسد: پوئوچان تكنيكى را براى توليدات انبوه به كار مى گيرد كه از روزهاى هنرى فورد تفاوتِ چندانى نكرده است. در ساختمانهاى 5 طبقه اى، خط هاى توليد در هم تنيده و به پيش مى روند.
تكنولوژى اطلاعاتى كه خود از يك پروسه طولانى استاندارد گذشته است، باعث ساده شدن تجديد سازمان توليد مى شود، اما درآن رشته هاى پست صنعتى كه چشم به آينده دارند كه همچون برآمدگى كف مانند سهام تكنولوژى ارتباطاتى در بازار فروش اوراق بهادار متورم شده اند. كانتينر كردن، كشتيهاى انتقال دهنده كالا از بندرى به بندر ديگر و ابداعات، و تنشهاى اجتماعى كه از سيستم توليدى ناشى شده اند، به شكلمرموزى در شبكه ها حل و فصل مى گردند.
محلى كردن هر چه بيشتر توليدات، براى قرار دادن كالاى توليد شده در دسترس فروشندگان جزء كه مرحله به مرحله انجام مى گيرد؛ خود باعث تقويت جايگاه باندهاى متحرك در اقتصاد كاپيتاليستى است. هنگامى كه فروشندگان جزء و كارخانجات تركيبى، بدون وقفه چون رودخانه آماده جارى شدن با انبارهاى واسط و يا موقت، به قسمتهاى مختلف يك كشورویااقصانقاط جهان می شوند و بدون ديسيپلين شاخه هاى خود را گسترش مى دهند همه بايد بدون اشتباه كار كنند، و همه مجبورند از سرعتى كه باندهاى خودكار تحميل مى كنند، تبعيت كنند.
سرعت و شتاب در كار برترى اين سيستم است. اما نداشتن ذخيره كالا در عين حال يك ضعف است. خط توليدى گسترده شده نقطه صدمه و ضعف سيستم هنگام بروز اختلافات در محيط كار مى باشد شركت هاى رهبرى كننده توليدات رايانه ها فقط براى سه روز اجزاء مختلف را در انبارهايشان ذخيره دارند. براى شركت توليد كننده رايانه دِل اين مدت سه ساعت است. اين بدين معنى است كه اگر فقط سه ساعت گاركران يك قسمت در شركت غول پيكر "دل" در يكى از كارخانجات دور افتاده توليد كننده يكى از قطعات، اعتصاب كنند، تمام توليد مى خوابد و از طرف ديگر بعلت عدم وجود انبار كالا، كالايى براى رساندن بدست فروشنده جزء موجود نيست، زنانى كه در گوآدالاجارا قسمت هاى مختلف كامپيوتر را رويهم سوار مى كنند بايد براى داشتن صلاحيت ويژه ى اجتماعى مورد آزمايش قرار بگيرند. آنها بايد مطيع، تابع و در هم شكسته باشند.آنها نبايد روحيه حق طلبانه و مبارزه جويانه داشته باشند.
سرمايه دارى صنعتِى مجبور كننده با شيوه تحويل كالا سر ساعت به مشترى و برنامه ريزى داراى نفرات غيركافى در دهه 1950 در ژاپن شروع به رشد و توسعه نمود. در زمانيكه هنوز در كارخانه ها كامپيوتر وجودنداشت. مهمترين شرط لازم براى موفقيت اين شيوه وجود اتحاديه هاى مستقلِ قبلى مبارزه جوو در هم كوبيده شده و غير مبارز فعلى بودند. كارگران ماهر با استخدام دائم رابه گروه هاى كوچك تقسيم كرده بودند و اين گروه هاى اندك كارگران كه به استخدام رسمى كنسرن هاى بزرگ صادراتى در آمده بودند، لايه لايه بوسيله ى كارگرهاى فصلى، استخدام هاى موقت و كارمزدى، فروشندگان جزو صنايع خدماتى محاصره شده بودند.
تسمه نقاله را ترك كردند چون نيروئى كه مى توانست آنها را ترمز كند ضعيف شده بود. هنگاميكه كارگران غيرسازمان يافته باشند و يا در سازمانهايى كه فقط در حرف آنها را نمايندگى مى كنند و نه در عمل سازمان يافته باشند، اين شرايط به شركتهاى بزرگ امكان از هم پاشاندن تجمع و كلكتيو كارگرى را مى دهد. آنها از اين شرايط استفاده نموده و قيمت نيروى كار را پائين مى آورند و شرايط استخدام را به يك تغيير يافتگى مورد دلخواه خود تبديل مى كنند. در چنين جوى نيروى كشش فقط منفت زودگذر بزرگ نيست. اين شيوه توليد كارگران را در زير دستورات شگفتِ ظالمانه رها مى كند.
كارگران گوآدالاجارا بايد بدانند كه: اگر آنها كالا را درست ساعت به ساعت ِ به "آى بى ام"، "هولت پكارد"، "دل"، تحويل ندهند شغل آنها ناپديد شده و به چين منتقل مى گردد . رفقاى آنها در صنايع hightech-industrie در مركز صنعتى دان گوآن مجبورند در برابر يك هشتم دستمزد آنها در مكزيك، روزانه 15 تا 16 ساعت در مواقع ضرورى در هفت روز هفته كار كنند تا توليد را به اندازه مورد دلخواه براى تحويل به مشترى برسانند. زمانيكه تحويل به موقع به خطر مى افتد، باندهاى متحرك برسرعتشان مى افزايند و كارگر مجبور به اطاعت از باند بايد بر سرعت عضلاتش بيافزايد. اين را سازمان "كافود" از يكى از اين كارخانه ها گزارش كرده است. هر كارگر در ساعت بايد 300 حروف نويس رايانه آماده تحويل نمايد. شش و يا هفت فرش زير دست در دوازده ثانيه و به مدت 12 ساعت در روز توليد كند. كارگرى كه در حين توليد براى اين كنسرن هاى غول پيكر بى انبار دچار اشتباه شود بايد اشتباه خود را با پرداخت جريمه پولى جبران كند و يا اينكه با پوشيدن روپوش سرخ مورد تمسخر ديگران قرار بگيرد و بدين وسيله تاوان يك اشتباه در چنين شرايط كارى را بدهد.
فروشندگان جز 70 درصد فروش توليدات رايانه اى را به خود اختصاص داده اند، اما شركت هاى "آى بى ام"، "هولت پكارد"، "دل"، امروزه به تنهايى 40 درصد كل كامپيوترهاى جهان را توليد مى كنند. آنها از برترى مالى فوق العاده اى برخوردارند، آنها صاحب مارك كالايند، آنها عرضه كالا به بازار و كانالهاى بازارفروش را در كنترل دارند، آنها حاكميت اجازه توليد و حق امتياز تحقيقات و توسعه را از آن خود نموده اند، آنها اصولا با داشتن اين قدرت انحصارى است كه از هر گونه اصلاحى كه در اين توليدات روز بروز ارزش افزاينده در مراحل مختلف توليد در سطح جهانى اتفاق مى افتدبهره مند مى گردند.
تقريبا 85 درصد از سرمايه گذارى در محصولات صادراتى با تكنولوژى بالا در چين متعلق به سرمايه گذاران خارجى است. آنچه از سود افزوده بر اين كالاهاى صادراتى نصيب كشور چين مى شود فقط 16 درصد مى باشد. اين اساس شكننده بودن توسعه رفاه عمومى در چين است. دستمزدكارگران كارخانه هاى منطقه صنعتى از ديگر مناطق كشور بالاتر است، ولى دستمزد واقعى مدتها است كه ثابت مانده و تغييرى نكرده است و مقامات روى اين حساب مى كنند كه جمعيت روستائى چين با افزايش نيروى كارى در حدود 500 ميليون در چند ساله آينده روبرو خواهد شد وآنها خواهان مهاجرت به شهرها مى گردند. اين تهديد به بيكارى كارگران در ضمن ضمانتى است براى ادامه دستمزد و حقوقهاى پائينتر در چين. شكاف طبقاتى در چين هم اكنون عميقتر از سال 1945 يعنى زمان انقلاب است.
در مكزيك نيز ترسعه و پيشرفت مانند چين است. قرارداد "نفتا" با ايالات متحده آمريكا و كانادا كه گفته مى شود در صنايع توليدى با تكنيك بالا باعث ايجاد نيم ميليون شغل جديد شده است، در عین حال 3\1 ميليون انسان رااز اداره زندگى خود بوسيله كشاورزى محروم كرده است. دختران جوان موج وار از روستاها به گوآدالاجارا براى فروش نيروى كار خود به شركت هاى اجاره اى هجوم مى آورند.
سخت ترين رقابت از يكطرف و وجود مونوپول و انحصار در طرف ديگر. در چنين شرايطى است كه شركت هاى بزرگى كه به اقصا نقاط جهان چنگ انداخته اند اميدوارند كه بر سود نازك شده خود در يك جهان نازك شده بی افزايند. بزرگترين شركت ديجيتال ضبط CD در آمريكا "آپيكس ديجيتال" نام دارد. شركت مزبور كالاى تكميل شده را براى سراسر جهان صادر مى كند و به كنتراتچى ها چينى اجازه مونتاژ كردن آنها را داده است. اين شركت با سرمايه گذارى سالانه يك ميليارد دلار داراى 101 نفر كارگر است.
اين بهشت را قرادادهاى تجارت آزاد جهانى، شرايط اعتبارات محاصره كرده اند، و در كنار دست نامرعى بازار يك مشت نامرعى نيز وجود دارد. توماس فريدمن در روزنامه نيويورك تايمز مى نويسد "براى اينكه جهانى شدن بتواندبه خوبى كار كند آمريكا ترديد نمى كند كه بعنوان قدرتمندترين ابر قدرت نظامى جهان كنونى عمل كند." . "مكدونالد" نمى تواند بدون "مك دونل داوگلاس" كامياب شده و پيشرفت كند، مك دونل داوگلاس توليدكننده بمب افكن و هواپيماى جنگى "اف 15" مى باشد، و آن مشت نامرعى كه جهان را براى "سيليكون، تكنيك ولى" امن ميكند ارتش ايالات متحده، هواپيماى جنگى,ٍ نيروى هواى، ناوگان و نيروى دريايى است."
حميد قربانى
٢٢ اکتبر ٢٠٠٤
ترضيحات مترجم:
* شيوه اى از توليد است كه قسمت اصلى توليد در كشور مادر انجام مى گيرد ولى قسمت بازرايابى و امثال آن در جاى ديگرى قرار دارد.
# در شركتهاى بزرگ امروزه ارگانى بنام امور اجتماعى بوجود آورده اندكه وطيفه كنترل و بررسى اطلاعات مربوط به كاركنان شركت مزبور را بر عهده دارد. اين را شبكه مى نامند.