خیزش توده ای و کردستان

کمیته های کارگران سوسیالیست داخل کشور
اطلاعیه شماره ٨


دی ١٣٨٨- ژانویه ٢٠١٠


کردستان پس از حاکمیت جمهوری اسلامی، با وجود تمام فراز و نشیب ها، یکی از پیشروترین جنبش ها را در ایران نمایندگی کرده. هر چند همیشه مبارزه بین ناسیونالیسم وگرایش انقلابی رادیکال وجه مشخصه آن بوده، اما به هر شکل گرایش انقلابی عمدتا دست بالا داشته و با رشد جنبش کارگری در یک دهه گذشته، شرایط بیشتر به سود گرایش انقلابی تغییر یافته است. ویژگی های جنبش در کردستان بسیار زیادتر از ظرفیت مطلب در اینجا است و قصد ما نیز بررسی تاریخ جنبش توده ای و کارگری در کردستان نیست. موضوع صحبت ما در اینجا خیزش توده ای است که طی حدود شش ماه گذشته در ایران به وقوع پیوسته و ارتباط آن با جنبش کارگری و توده ای در کردستان است. جنبش توده ای در ایران از چنان وسعت ودامنه ای برخوردار بود و هست که طی همین چند ماه بخش های گسترده ای از مردم را به میدان آورد و مطالبات آن به سرعت رادیکال گردید. بسیاری از مردم منفعل و یا در حاشیه وارد کارزار مبارزه شدند و خیزش عظیم توده ای شکل گرفت. هر چند که جنبش جاری هنوز هم راه زیادی دارد، از یکسو آغشته به توهم نسبت به اصلاح طلبان است و از سوی دیگر طبقه کارگر در این کارزار نقش تعیین کننده ندارد،اما جنبش توده ای حاضر تا حدود زیادی خودبخودی است و بخصوص از وقایع 13 آبان به بعد که اصلاح طلبان و لیبرال ها نیز مرعوب شده اند، مردم خود در قرار هایی نوشته نشده و اعلام نشده از جانب هیچ گرایشی، در سالگرد وقایع تاریخی و مراسم ها به خیابان می آیند و به تظاهرات می پردازند. وسعت مبارزات خیابانی نه تنها در تهران و شهر هایی مثل شیراز و اصفهان گسترش یافت و دهها هزار نفر را به خیابان آورد، بلکه مردم دیگر شهر ها را نیز درگیر مبارزه خیابانی نمود و حتی مردم در بعضی از شهر های کوچک یا سنتی نیزمثل، نجف آباد، سلماس،اردبیل و قم نیز، چند هزار نفر به خیابان آمدند. دیگر مردم در شهر هایی مثل تبریز و مشهد نیزبطور گسترده ای در مبارزات اخیر شرکت کردند.

با وجود تمام جنایت ها وفجایعی که سرکوب گران در خیابان ها و زندان ها آفریدند و همچنان می آفرینند، جنبش ثابت نمود که همچنان ادامه دار است و چشم انداز تداوم آن همچنان وجود دارد. رژیم از تمام ظرفیت های امکاناتی و همه مزدوران خود استفاده کرد تا جنبش را سرکوب نماید اما موفق نشد و خیابان ها ، دانشگاه ها و حتی خارج کشور صحنه های مبارزه علیه حکومت بود. شکاف در بین بالایی ها چنان حدت یافته که امکان آشتی بسیار ضعیف شده و حتی اختلاف بین سرکوب گران نیز در نوع و شدت سرکوب بروز نموده است. بخشی از سرکوب گران هنوز امید به سازش با جناح مقابل دارند و بخش دیگر سرکوب مطلق را در دستور کار قرار داده اند. همه اینها بیانگر تاثیرات رشد مبارزات توده ها است که در میان بالایی ها شکاف های بزرگی ایجاد نموده است.

اما با وجود خیزش توده ای گسترده و تداوم آن در شش ماه گذشته، بر خلاف گذشته که در مقاطع مختلف جنبش در کردستان پیشرو جنبش در ایران بود و با توجه به آنکه توده ها در کردستان به جناح های مختلف بورژوازی توهم نداشته و ندارند و حتی ناسیونالیسم هرگز نتوانست بر جنبش توده ها سوار شود، اما در مبارزات توده ای اخیر هیچ تحرک و همراهی در کردستان دیده نشد. البته شروع مبارزات مردم چون همراه با موضوع انتخابات و رای دادن به موسوی بود، طبیعی بود که توده هایی که در کردستان به اصلاح طلبان توهم ندارند هیچ همراهی نکنند و صف خود را از این جریانات جدا نمایند. کمترین تعداد شرکت کنندگان در انتخابات به استان کردستان تعلق داشت و این پارامتر مثبت سطح آگاهی مردم کردستان را نشان می دهد. ولی همانطور که می دانیم با گذشت زمان و رادیکال شدن جنبش ، موضوع انتخابات به حاشیه رفت و محور مبارزه علیه رژیم و بالاترین سردمداران حکومت پیش رفت. مطالبات فشرده شده مردم طی سی سال گذشته ، در شش ماه خیزش توده ای به سرعت خود را نشان داد و بروز کرد. هر چند هنوز بسیاری از مطالبات و بخصوص مطالبات اقتصادی و جنبش کارگری وارد عرصه مبارزه نشدند، اما پیشروی جنبش کاملا واضح و برجسته است. طی چهار ماه گذشته جنبش تا حدود زیادی از کنترل اصلاح طلبان خارج شده و به شکل خودبخودی و صعودی جلو رفت و رادیکالیسم آن افزایش یافت.

در این مقطع جنبش توده ای در کردستان می توانست و ضروری بود که به همراهی خیزش توده ای برخیزد و این انتظار به درستی در بین مردم وجود داشت. جنبش توده ای و گسترده موجود نیاز به همراهی مبارزات در دیگر مناطق و بخصوص کردستان دارد. اما مهمتر از همراهی به میدان آمدن جنبشی توده ای ایست که آغشته به اصلاح طلبی نیست و نشان وشعار آنها را در اعتراضات خود ندارد. بی شک چنین جنبشی در این شرایط بدون آنکه پرچم و شعار سوسیالیستی داشته باشد، جناح چپ جنبش را نمایندگی خواهد کرد و این تغییر و تاثیر مثبت بزرگی در جنبش کنونی است. جنبشی که در شرایط کنونی به خیابان بیاید و هیچ وجه مشترکی با لیبرال ها و اصلاح طلبان نداشته باشد، می تواند نماینده جنبش کارگری در جنبش توده ای موجود باشد. اگر صدای ما کارگران در جنبش جاری در حال حاضر ضعیف است و به گوش اکثر مردم نمی رسد با به میدان آمدن جنبش در کردستان ممکن خواهد شد تا این صدا رسا گردد و توجه توده ها را جلب نماید و در چنین موقعیتی آلترناتیو جنبش کارگری فعال و قوی خواهد گردید. ما بخوبی می دانیم که به میدان آمدن طبقه کارگر مشروط به متشکل شدن و سازماندهی این طبقه است. اما با بروز بحران سیاسی فعلی از طرق مختلف ما باید آلترناتیو سوسیالیستی و کارگری را برجسته نماییم و بدین شکل هر چه بیشتر زمینه متشکل شدن و پیشروی گرایش کارگری ایجاد خواهد شد. در موقعیت کنونی جنبش کارگری تنها به شکل سابق امکان پیشروی و عرض اندام در جنبش را ندارد و ضروری است از همه ابتکار عمل ها و طرق مختلف لازم استفاده نماید تا به هدف نزدیک گردد. همانطور که در شرایط کنونی گسترده شدن اعتصابات کارگری می توانند نه تنها مبارزه طبقاتی را به سود کارگران پیش ببرد، بلکه زمینه کاملا مساعدی برای ایجاد تشکل های کارگری مثل شورا ها و غیره را فراهم خواهد کرد. بنا بر این به میدان آمدن جنبش کارگری و توده ای در کردستان فقط به موازات جنبش سراسری توده ها نیست، بلکه تا حدودی در راستای تغییر آرایش سیاسی به سود گرایش سوسیالیستی خواهد بود و این از اهمیت بسیار زیادی در شرایط کنونی بر خوردار است و حتی ممکن است در سرنوشت جنبش در دوره بحران کنونی موثر واقع شود.

همه اینها تئوری های اراده گرایانه ی دور از دسترس نیستند، چرا که جنبش کنونی دارای ویژگی های مثبتی است، از جمله قرار های نوشته نشده ی توده ای و فراخوان داده نشده از طرف جریانات خاص سیاسی و یا اصلاح طلبان است. در حقیقت جنبش در این زمینه نیز پیشروی نموده و اگر در ابتدای خیزش توده ای فراخوان تجمعات و تظاهرات ها از طرف سران اصلاح طلبان داده می شد، به دلیل رشد و پیشروی جنبش ، آنها پا پس کشیدند و از جنبش توده ای به هراس افتادند و دیگر هیچ فراخوانی از جانب آنها داده نمی شود، اما جنبش به راه خود ادامه داد و دست به ابتکار عمل زد. در هر سالگرد و فرصتی به خیابان می آیند و در نتیجه شرایط همگام شدن و سراسری شدن مبارزات بیش از پیش فراهم شده است و کارگران و مردم کردستان نیز می توانند از این قرار نا نوشته استفاده کنند و به خیابان بیایند. لازم نیست فراخوانی داده شود و شخص یا جریانی فراخوان دهد، کافی است سرقرار سراسری توده ها حاضر شویم، کافی است در سالگردها و مراسم هایی مثل 22 بهمن، روز جهانی زن- 17 اسفند- و یا حتی چهار شنبه سوری و ... همانند دیگر مردم شهرها به خیابان ها بیاییم و در نتیجه ازدحام، شرایط اعتراض و تظاهرات عمومی را فراهم نماییم. ابتکار عمل توده ای جنبش را می توان به کردستان نیز تعمیم داد و گام بزرگی در راستای مبارزه طبقاتی به جلو برداشت.

کمیته های کارگران سوسیالیست داخل کشور
20 دیماه 88



www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com