!كمی منطق و متانت لطفا
جمعی از فعالین كارگری
آذر ١٣٨٧- دسامبر ٢٠٠٨
سايت سلام دمکرات دوستان ”كمیته هماهنگی“ (طرفداران لغو كار مزدی) از مقاله ای كه در نقد نظراتشان پیرامون ”اشغال كارخانه ها“ (یا اگر ترجیح می دهند تصرف كارخانه) نوشته ایم, سخت برآشفته شده اند. گناه ما چیست؟ شما داشتید خواب می دیدید و در خواب، بلند بلند حرف می زدید. ما فقط تكانتان دادیم و گفتیم بیدار شوید. اینكه عصبانیت ندارد. نمی خواهید، دوباره بگیرید بخوابید. این دوستان ما را متهم كرده اند كه حرفهایشان را تحریف كرده ایم و حتی یك نقل قول هم از نوشته هایشان نیاورده ایم. حق با آنهاست كه ما گفته ای را از نوشته هایشان نقل نكرده ایم, ولی این فقط یك علت دارد. ما مجبور بودیم كل یك نوشته (تحت عنوان «باز هم در ضرورت تصرف کارخانه های در حال تعطیل» - 8 آبان 1387 ) كه ایده و نگرش ”كمیته هماهنگی“ در سراپای آن تنیده شده بود را ضمیمه نقد خود می كردیم؛ كه با توجه به قابل دسترس بودن آن نوشته در بخش آرشیو سایت های مختلف كارگری و سیاسی، لزومی به انتشار مجدد آن ندیدیم. در همین زمینه، ما را متهم كرده اند كه عبارت به دست گرفتن مدیریت تولید و توزیع محصولات كارخانه را به عنوان یكی از اهداف آنها (بدون ذکر پیش شرط وجود یک قدرت متشکل و شورایی کارگران) آورده ایم و این جعل نظرات آنهاست. دوستان،خواهشمندیم خواب خود را از آنچه هست عجیب و غریب تر نكنید! چیزی كه ما نوشتیم، نتیجه منطقی كل نوشته شما است. این قدرت متشکل و شورایی کارگران عبارت عجیب کشداری است! آیا منظور چیزی در حد «قدرت دوگانه» است؟ اگر آن است چرا صاف و ساده به زبان نمی آورید؟ آیا غیر از اینست که همه معنی قدرت دوگانه را می فهمند و آن را با شرایط خاص استثنایی در دوره های اعتلای انقلابی معنا می کنند؟ آیا این قدرت متشکل و شورایی در یک نظام استبدادی صرفا با همین فشارهای از پایین (در حد اعتراضات خودجوش کارگری) و آنطور که شما تصور می کنید در نتیجه حرکت خودبخودی خود کارگران، شکل خواهد گرفت؟ آیا جز اینست که بدون دخالت موثر و اعمال رهبری عنصر آگاه (پیشاهنگ انقلابی طبقه کارگر) همه اینها خواب و خیال خواهد بود؟ آنچه ما رویش انگشت گذاشتیم دقیقا معنی (و ادامه) ایده و طرح «اشغال (تصرف) کارخانه» در شرایط واقعی و کنونی جامعه ایران است و نه در دوران اعتلای انقلابی. تازه،، بر مبنای دیدگاه شما که با حذف حزب پیشاهنگ انقلابی مشخص می شود، حتی اگر اعتلای انقلابی هم پیش بیاید، نتیجه کار پیشاپیش معلوم است. وقتی که شما مقاله می نویسید و کارگران را با تخیل در مورد کارهایی که می شود کرد و تا به حال نشده است فرا می خوانید، ما هم حق داریم حرفهایتان را روی زمین و در صورت تلاش برای عملی کردنش، برای همه (منجمله خودتان) معنی کنیم. یك موضوع دیگر كه در حمله ”كمیته هماهنگی“ (طرفداران لغو كار مزدی) به انتقادات ما جلب نظر می كند، حدس و گمان های آنها در مورد هویت ماست! بی جهت نیست كه در بخشی از نوشته خود، عبارتی را به كنایه نقل می كنند كه به خیال خودشان قبلا از جانب ما مطرح شده است. گویی دارند با ایماء و اشاره به ما حالی می كنند كه شما را خوب می شناسیم! اولا، اشتباه گرفته اید دوستان. ثانیا، این حدس و گمان ها به پیشداوری دامن می زند و چشم شما را بر نقاط ضعف و اشكالاتتان می بندد. نمی گذارد كه در نظرات و نقدهای ما و دیگران بگردید و حداقل یكی دو نكته را درست بیابید. در واقع، شما با این حدس و گمان ها، پیشاپیش تكلیف یك مقاله را برای خود روشن كرده اید. ما اینطور برخورد نمی كنیم. برای مثال، وقتی كه با نقدی كه بر گفت و گوی عباس عبدی با دو نفر از فعالان سندیكای شركت واحد نوشته شده بود روبرو شدیم، نكات مثبت گوناگونی كه در آن بود را توانستیم ببینیم. اتفاقا نكته ای كه در مقدمه مقاله ”جنبش كارگری و ایده اشغال كارخانه“ آمده (در ارزیابی مثبت از تلاش بیشتری كه امروز فعالان كارگری برای ربط دادن طرح ها با سیاست ها و دیدگاه های طبقاتی از خود بروز می دهند)،با نگاه به آن نقد بوده است. چیزی كه ما بر آن اصرار داریم دقیقا همین است كه در پشت هر ایده و طرحی باید گرایش و محتوای طبقاتی معینی را جستجو كرد. ما در ایده ”اشغال كارخانه“ (یا تصرف كارخانه)، گرایش و محتوای معینی را می بینیم كه نیاز به بررسی و نقد دارد. این گرایش در همین نوشته جدید شما كه در آن ما را مورد حمله قرار داده اید به ناگزیر بروز كرده است. شما در اینجا نیز به عنوان پایه استدلال خود در مورد تصرف كارخانه گفته اید كه كارخانه مال كارگران است. دقت کنید چه نوشته اید: اگر از «اشغال» کارخانه ها سخن بگوییم به این ترتیب پذیرفته ایم که کارخانه از آن سرمایه دار است و کارگران چیزی را که از آن خودشان نیست به اشغال خود درآورده اند. ما می گوییم همین حرف بازتاب یك گرایش تنگ نظرانه است. اولا چرا فقط كارخانه، مال كارگران است؟ چرا این حرف را در مورد حیطه های دیگر حیات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جامعه نمی زنید و حرف از تصرف آنها به میان نمی آورید؟ ثانیا وقتی كه شما می گویید كارخانه مال كارگران است در واقع منظورتان ”این كارخانه معین“ مال ”این كارگران معین“ است! در نگرش شما، رسالت و نقش و منافع كلی طبقه كارگر در انقلاب اجتماعی غایب است و جایش را منافع این یا آن گروه از كارگران آنهم به شكلی محدود و فوری گرفته است. اگر طبقه كارگر آفریننده همه چیز است (آن طور كه در نوشته های قبلی خود بر این پایه استدلال كرده اید) پس چرا فقط این یا آن كارخانه و این یا آن كارگران؟ ما می گوییم كه این نگرش و گرایش تنگ نظرانه متعلق به طبقه كارگر نیست حتی اگر از زبان این یا آن كارگر بیرون بیاید. ما تلاش كردیم نشان دهیم كه چطور یك طرح توهم آمیز و ظاهرا آناركو رادیكال می تواند در دنیای واقعی به تقویت طرح های بزرگتر بورژوازی حاكم بینجامد و گروهی از كارگران را برای مدتی به وردست سرمایه داری در شرایط بحران تبدیل كند. كاری كه ما در آن نقد كردیم، تعبیر و تفسیر خواب های شما نبود. ما فقط تلاش كردیم مضمون حرف های بلند بلند شما در خواب را مورد بررسی و انتقاد قرار دهیم. از این به بعد نیز چنین خواهیم كرد. ”جمعی از فعالین كارگری“ آذر ماه 1387 Jafk.blogfa.com Kargarn_fa@yahoo.com
|