به دبيرکل کنفدراسيون بين المللى اتحاديه کارگرى آزاد

محمود صالحى


٣١ ارديبهشت ١٣٨٣ - ٢٠ مه ٢٠٠٤


آقاى گاى رايدر عزيز!

با تشکر زياد از زحمات بى شائبه شما در جهت آزاد کردن من و همراهان دستگير شده ام، از اينکه اين نامه را با تاخير براى شما مى فرستم معذرت مى خواهم.

اجازه دهيد به اطلاع برسانم که مجموعه پشتيبانى تشکلهاى کارگرى جهانى، حمايت مردم در ايران و از آن جمله مردم سقز، مقاومت خود ما و خانواده هاى ما و نيز فعاليت هاى کارگران و دلسوزان ايرانى مقيم خارج باعث آزادى ما شد. در اين ميان فعاليت هاى شخص شما و خانم آنا بيوندى جايگاه ويژه اى داشت و جاى امتنان خاص دارد.

اينجا علاقه مندم به نامه اى که خطاب به شخص من نوشتيد اشاره کنم. متاسفانه در زندان امکان خواندن خود نامه وجود نداشت. اما مضمون آن شفاها به اطلاع من رسيد و من فورا همراهانم را در جريان آن قرار دادم. بر اساس توصيه شما، که مورد تائيد خانواده و دوستانمان بود به اعتصاب غذا پايان داديم. خواندن اصل نامه در خارج زندان برايم ممکن شد. خود را سرفراز مى دانم، و اميدوارم که کارگران ايران نيز در اين احساس با من شريک باشند، که شما از موضعى دلسوزانه من را مورد خطاب قرار داديد. بايد اذعان کنم موجى از احساسات همبستگى که در نامه اتان مورد اشاره قرار گرفته بود مرا براى تداوم مبارزه ام در جهت تحقق خواستهاى بر حق طبقه کارگر ايران راسخ تر کرد. شما در اين نامه به درستى اشاره کرده ايد که ما مبارزاتى در پيش داريم و بايد خود را به لحاظ جسمى و روحى براى آن آماده سازيم. طبقه کارگر ايران خواستهاى بسيارى دارد، اما ابزار تحقق آنها را که عبارت باشد از حق تشکل مستقل از دولت و حق اعتصاب در اختيار ندارد.

صد سال است که طبقات دارا کارگران ايران را بخاطر تلاش در جهت تحقق اين دو خواست و ساير مطالبات طبقاتى، زندانى و شکنجه مى کنند و خاک ميدانهاى اعدام را بخونشان رنگين مى نمايند. در اين صد سال که ٤ نسل را در بر مى گيرد بسيار خانواده ها که متلاشى شدند و چه بسيار رهبران و فعالين کارگرى که در ليست سياه قرار گرفتند و يا آواره و تبعيد شدند، اما از پاى ننشستند و مبارزه همچنان ادامه دارد.

فعاليت ها و نيز نامه هاى شما و پشتيبانى تشکلهاى کارگرى در جهان از ما، دستگير شدگان اول ماه مه سقز، بار ديگر اين باور پايه اى ما را تائيد کرد که طبقه ما يک طبقه جهانى است و به همبستگى جهانى براى پيشبرد اهداف و مطالباتش نياز دارد. اين امر حالا و در عصر گلوباليزاسيون مبرم تر است.

اينجا لازم مى دانم از جانب خودم و همکارانم از کليه تشکلها و کارگرانى که در اين مدت نسبت به ما و خانواده هاى ما توجه و دلسوزى نشان دادند و در جهت آزاديمان پيگيرانه کوشيدند تشکر کنم. من اميدوارم که کمپين اخير حلقه اى پاره نشدنى از مناسباتى مبارزاتى باشد و در جهت تقويت مبارزات کارگران ايران در دنيا عمل کند.

شما به درستى اشاره کرده ايد که وثيقه اى که براى من تعيين شده بسيار ناعادلانه بوده است. براى آن بخش از کارگران جهان که ممکن است ميزان فشار وثيقه را به درستى درک نکنند يک محاسبه ساده بدست مى دهم. وثيقه دويست ميليون تومانى براى من بيش از حداقل دستمزد ١٥٥ سال کار يک کارگر در ايران است.

آن زندان و اين وثيقه تنها بخاطر مراسم بزرگداشت روز جهانى ما بر ما تحميل شد. حال تصور کنيد که مبارزه ما براى تحقق حق تشکل مستقل از دولت و حق اعتصاب چه قيمتى مى تواند داشته باشد. ما در مسير چنين مبارزه اى به حمايت همه جانبه تر هم طبقه هايمان در جهان نياز داريم. ديدار من و آقاى محسن حکيمى که بعنوان مترجم همراه من بود با هيئت کنفدراسيون بين المللى اتحاديه هاى کارگرى آزاد، تلاش ما کارگران سقز براى راهپيمايى در اول ماه مه و نيز زندانى شدن ما موجب تجديد برقرارى ارتباط ما با جنبش جهانى طبقه امان از طريق شما گرديد. ما اين تجديد ارتباط را گرامى مى داريم.

در خاتمه لازم مى دانم توضيح دهم که ما بخاطر رهايى از زندان وثيقه مورد اشاره را پذيرفته و عنقريب محاکمه خواهيم شد. براى پيروزى در اين محاکمات به وکلاى مجرب و نيز پشتيبانى مادى و معنوى شما احتياج خواهيم داشت. اما نتيجه هر چه باشد ما مبارزات خود را براى تحقق مطالباتمان و بويژه حق تشکل مستقل از دولت و حق اعتصاب ادامه خواهيم داد و توقع پشتيبانى همه جانبه تر از تشکلهاى کارگرى در سطح جهان را داريم.

با احترام

محمود صالحى

٢٠ مه ٢٠٠٤

برابر با ٣١ ارديبهشت ١٣٨٣


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com