نامه محمود صالحى

به دبير کل کنفدراسيون اتحاديه هاى آزاد کارگرى


دهم ديماه ١٣٨٣


آقاى گاى رايدر محترم،
دبير کل کنفدراسيون اتحاديه هاى آزاد کارگرى

امروز نامه اعتراضى شما عليه محاکمه آقاى برهان ديوانگر را ديدم. مقامات قضايى ايران، ‌پس‌ از چند بار به تعويق انداختن دادگاه، بر اين تصور بودند که ميتواند با استفاده ‌از تعطيلات ايام کريسمس‌ و سال جديد ميلادى دور از چشم و عکس‌العملهاى بوقت تشکلهاى ‌بين المللى کارگرى يک از دستگير شدگان اول ماه مه سقز را محاکمه و محکوم کنند. واکنش‌‌سريع و بجاى شما نشان داد رهبران جهان هشيارتر از آنند که آنها فکر ميکرده اند. من ‌از شما بخاطر اينکه تعطيلات خود را معلق گذاشته و چنين نامه اى به آقاى رئيس‌ جمهور ‌ايران نوشته ايد، سپاس‌ قلب خود را تقديم ميدارم. همچنين اقدام شجاعانه آقاى "ى. کيزيويکس"‌ که با معلق کردن تعطيلات کريسمس‌ و سال جديد خود تقاضاى آمدن به ايران و نظارت مستقيم ‌بر پروسه دادگاههاى ما را داشته جاى تقدير بسيار است و من از طريق شما تشکرات خود نسبت ‌به اقدامات ايشان را ابراز ميدارم.

در اين نامه قصد دارم راجع به اعتصاب کارگران نساجى کردستان برايتان بنويسم که کميته ‌حمايت از اعتصاب منتخب کارگران طى نامه اى شما را در جريان وقايع تا آن روز گذاشته اند. ‌اين کارگران عليه اخراج همکاران قراردادى خود دست به اعتصاب زده اند و اکنون وارد دهمين روز اعتصاب خود شده اند. در ايران مثل ساير کشورهاى جهان کارگر را قبل از استخدام ‌رسمى به صورت آزمايشى شاغل ميکنند. مدت اين دوره آزمايشى سه ماه است. در اينجا کارفرماها درست يک روز قبل از اتمام مدت مقرره معمولا کارگران آزمايشى را اخراج کرده و دوباره ‌آنها استخدام ميکنند. متاسفانه مدتهاست که در ايران اين امر روال اصلى کارفرما شده ‌است. آنها براى سالها کارگران را به اين شکل در استخدام خود نگه ميدارند. اين کارگران ‌طبق آمار خود رژيم بيش‌ از يک و نيم ميليون نفرند که بدليل محروميت از هرگونه پوشش‌‌قانونى، کارفرماها ميتوانند آنها را بدون دادن هيچ مزايائى اخراج کنند. کارگران قراردادى ‌بدليل محروميت از پوشش‌ قانونى معمولا ناچارند محافظه کارانه عمل کرده و از حقوق انسان ‌خود دفاع نکنند.

٣٥٠ کارگر اعتصابى کارخانه نساجى سنندج، که براى جلوگيرى از اخراج ٦ همکار خود دست ‌از کار کشيده اند، براى اولين بار در دوره اخير سد اين محافظه کارى را شکسته و با تمام ‌قوا در برابر کارفرما و پشتيبانان دولتى آنها ايستاده اند. کارگران بخشهاى ديگر در ‌ايران با ابراز پشتيبانى خود از اين کارگران اعتصابى نشان داده اند که متوجه اهميت ‌اين اعتصاب هستند. به نظر من تشکلها و رهبران بين المللى کارگرى نيز مى توانند با پشتيبانى ‌خود از اين مبارزه و اعتصاب اقدام مثبتى به نفع کارگران محروم از پشتيبانى قانونى بعمل ‌آورند. تا آنجايى که من اطلاع دارم در ميان آن دسته از رهبران جهان که به مسايل کارگرى ‌ايران توجه دارند شما نخستين کسى هستيد که به بى حقوقى کارگران قراردادى اشاره کرده ‌و در پى دفاع از آنها برآمده ايد.

از دو ماه پيش‌ کارگران نساجى کردستان سه بار براى جلوگيرى از اخراج همکاران خود دست ‌به اعتصاب زده اند. يکبار کارفرما در برابر خواست کارگران سر تسليم فرود آورد، اما ‌بعدا زير آن زد. اعتصاب موجود سومين اعتصاب اين کارگران است. اين اعتصاب زير رهبرى ‌شوراى کارگران است که به طرز رضايت بخشى از حقوق کارگران دفاع ميکند. اما شوراى اسلامى ‌استان و ساير تشکلهاى دولت ساخته هيچ حمايت و يا کمکى نکرده اند. اکنون مقامات انتظامى ‌و کارفرما اعضاى شورا و مخصوصا رئيس‌آن، آقاى شيس‌ امانى، را تحت فشار قرار داده اند. ‌بقيه اعضاى شورا نيز تهديد شده اند که عبارتند از آقايان اقبال مرادى، احمد فاتحى، ‌هادى زارعى، فرشيد بهشتى زاد و حسن شريعتى.

مامورين انتظامى تا کنون چند بار آقاى امانى را مورد تهديد مستقيم و بازجويى قرار ‌داده اند. اما پشتيبانى کارگران از آنها مانع بازداشت وى شده است. طبق آخرين اطلاعات ‌مقامات کارخانه کارگران اعتصابى را تهديد کرده اند که اگر تا فردا اول ژانويه ٢٠٠٥ ‌سرکار برنگردند کارخانه بسته و همه کارگران اخراج خواهند شد.

با توجه به تهديدات کارفرما اکنون پشتيبانى از اين کارگران از اهميت بسيار زيادى برخوردار ‌است و من مطمئن هستم که اين مهم مورد توجه شما قرار ميگيرد.

با احترام

محمود صالحى،

دهم ديماه ١٣٨٣


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com