آقاى پتريک رايان محترم، دبير کل اتحاديه کارگران خدمات اجتماعى کانادا
به خاطر دعوتى که از من بعمل آورده ايد تا در بخش همبستگى بين المللى کنفرانس حقوق بشر سخنرانى نمايم کمال تشکر را دارم. آرزوى قلبى من اين بود که طبقه کارگر ايران تشکل هاى خود را داشتند و نمايندگان رسمى اين تشکل ها مدعو کنفرانس شما بودند، و بنوبهى خود از شما براى حضور در کنفرانسهايشان به ايران دعوت مينمودند. در شرايط فعلى، ترديدى نيست که من شرکت در چنان کنفرانسى را غنيمت دانسته و تمام هم خود را بکار خواهم بست تا در جمع شما حاضر شوم. اما موانع پيش پاى من بسيار است.
همانطور که اطلاع داريد، من نيز بهمراه عدهاى از کارگرانى که قصد برگزارى مراسم اول مه در شهر سقز را داشتند بازداشت شده بودم و تنها با پشتيبانى مردم سقز و سنندج، وفشار بين المللى سازمانهاى کارگرى جهانى، آزاد شدم. اکنون دوباره برگ احضاريهى دادگاه براى من و شش تن ديگر صادر کرده اند و در ٢٤ اگوست بايد به دادگاه بروم.
اينبار مقامات قضايى حيلهى جديدى انديشيده اند. آنها، که در طول بازداشت ما بخود ما و خانواده هايمان گفته بودند که ما را بدليل تجمع بدون مجوز دستگير کرده اند، اکنون اتهام هوادارى از کومهله، يک سازمان سياسى اپوزيسيون، را به ما وارد کرده اند که آنرا الحادى ميخوانند. ميتوانيد حدس بزنيد که چنين اتهامى در جمهورى اسلامى ميتواند مشکل آفرين باشد.
من به اين دادگاه نيز مانند عرصه ديگرى از مبارزه کارگران ايران در چندين سال گذشته مينگرم، که اين افتخار را نصيب من ميکند تا اکنون بتوانم علاوه بر حق برگزارى مراسم اول مه، در برابر تفتيش عقايد بايستم و از حق آزادى وجدان براى کارگران ايران، و براى همهى شهروندان ايران، دفاع نمايم.
اکنون دعوت شما به من دو چندان نيرو ميدهد که از اين دادگاه با موفقيت بيرون بيايم تا بموقع بتوانم در کنفرانس شما حضور پيدا کنم و شمهاى از موقعيت کارگران ايران را براى برادران و خواهران کانادائى مان بازگو نمايم.
ارادتمند،
محمود صالحى
١٦ اگوست ٢٠٠٤