در حاشیه فرامین جناب سرهنگ
شهریور ١٣٩٠- آگوست ٢٠١١
آقای سرهنگ مهرداد امیدی ، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی ناجا ، در گفتگویی با خبر گزاری ایلنا به تاریخ شنبه 22 مرداد 1390 ، راجع به قرارداد های سفید امضا گفتند ؛ "رشد قرار دادهای سفید امضابه یکی از دغدغه های کارگران تبدیل شده است . وی افزود که طی چهار ماه گذشته از مجموع 622 مورد جعل سند 101 مورد اسناد جعلی مربوط به انواع قرارداد بوده است ... وی توصیه کرد با توجه به صراحت ماده 10 قانون کار در مورد لزوم درج دقیق اطلاعات مربوط به نوع کار ، ساعات کار و میزان حقوق و لواحق آن ، از امضا قرارداد های سفید امضا خود داری کنند..." بله ، بی حقوقی تا بدان جا پیش رفته است که سرهنگ مهراد امیدی، ناچار شده است با توجه به آمار و ارقام موجود، از این فاجعه سخن بگوید. وی در ادامه گفته هایش متذکر شده است که "فرايند كارشناسي خط ، امضا و تشخيص زمان نوشتن اسناد در دادگاه طولانيست، به كارگران توصيه كرد:« با توجه به صراحت ماده 10 قانون كار در مورد لزوم درج دقيق اطلاعات مربوط به نوع كار، ساعات كار وميزان حقوق و لواحق آن، از امضاء قرارداد هاي سفيد امضا خود داری کنند" آقای سرهنگ مهرداد امیدی با بیان آمار و ارقام شاکیان در صدد است تا مشکل کارگران را به دولت سرمایه گوش زد نماید و گرنه پیدا کردن مجرم برای دستگاه عریض و طویل پلیس کار سختی نیست . سرهنگ خوب می داند که کارفرمایان و صاحبان سرمایه و تمامی نهاد های سرمایه سالار نه تنها مجرم هستند ، بلکه خود نیروی پلیس هم یکی از نهاد هایی است که در سرکوب کارگران معترض به این قرار داد ها همیشه نقش آفرین بوده است . آقای سرهنگ مهرداد آگاه هستند که خانه کارگری ها ، شوراهای اسلامی کار ،شورایعالی کار ، ادارات کارو امور اجتماعی ،و... نهاد هایی هستند که بیش از یک دهه است که قرارداد های سفید امضا و موقت را اجرایی کرده اند و بیش از 86 درصد از قرار دادهای موجود فی مابین کارگران با کارفرمایان قراردادهای موقت و سفید امضا می باشد . قطعا اواطلاع دارد که طی چند سال گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دستمزد کارگران قراردادی را 170 هزار تومان و رسمی را 150 هزار تومان اعلام کردند تارسما اعلام دارند که قرارداد های موقت و سفید امضا قانونی است . جناب سرهنگ ؛ نظام سرمایه داری حاکم بر ایران یک دهه است که قرارداد ها ی موقت را نانوشته قانونی کرده است. ماده 10 و دیگر مفاد مورداشاره شما در قانون کار تا آنجا برد دارد که منافع صاحبان سرمایه به خطر نیافتد و قطعا شما و دیگر حامیان سرمایه نه تنها از این توحش اطلاع دارید بلکه خود شما هم در این بی حقوقی ها شریک هستید. آقای سرهنگ ، آفتاب از کجا بیرون آمده است که شما به این معضل کارگری پی برده اید!؟ آیا عصیان جوانان بیکار و گرسنه محله های فقیر نشین تاتنهام درشمال شرقی لندن را شاهد بوده اید یا اعتراض کارگران در یونان ، یا تجمع کارگران فولاد میبد در مقابل فرمانداری این شهرستان ،یا درگیری کارگران کارخانه ساسان با نیرو های پلیس پایگاه پنجم در روز چهار شنبه 19 مرداد ماه ، یا اعتراض و تجمع كارگران كارخانه قند وتصفیه شكر اهواز در مقابل استانداری و یا تجمع پرستاران بیمارستان امام خمینی ، یا تجمع کارگران پارچه سبلان اردبیل و یا تجمع کارگران ساختمانی در سنندج و یا ... کدام؟ کارگران ؛ ترس از نیروی طبقاتی ما ، اتاق های وزارت کار، شورایعالی کار ، کارفرمایان و صاحبان سرمایه را در نوردیده ، و به اتاق جناب سرهنگ مهرداد هم رسیده است . ترس جناب سرهنگ بی دلیل نیست ، وی در مقام فرمانده نیروها ی سرکوبگر می داند که مقابله با اعتراض سراسری کارگران متشکل و سازمان یافته در توان هیچ تیر و ترقه ای نیست و هیچ تیمسار و سر تیمساری با گسیل سرجوخه های خود در نبرد با نیروی کارگران توان هیچ مقاومتی نخواهند داشت . کارگران ؛ گفته های به ظاهر ساده ی جناب سرهنگ ، نه از گیجی و منگی ، بلکه از ترس و وحشت ایشان از قدرت عظیم طبقاتی ماست ، پس به خود باور داشته باشیم ، قدرت ما در تشکل ماست . بهزاد سهرابی 23 مرداد 1390 |