خلاصه ای درمورد
چگونگی تشکیل کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری

صادق خوش مرام


١٨ ارديبهشت ١٣٨٤- ٨ مه ٢٠٠٥


در تاریخ نوزده مهر ماه هشتاد سه با نشست و تصمیم گیری بیست و هشت نفر از فعالین گرایشات مختلف کارگری ( انجمن موسس سندیکاها ، انجمن حمایت فرهنگی کارگران ( آوای کار ) ، انجمن کارگران شورا ، انجمن اندیشه کارگران، برخی اتحادیه های کارگری درشهرستانها، انجمن حمایت ازکودکان کار، سندیکای کارکنان اتوبوس رانی ) ، بیانیه ای خطاب به وزارت کار، سازمانهای کارگری درسراسرجهان و سازمان جهانی کار ( آ. ال . او ) تدوین و به تصویب اکثریت شرکت کنندگان دراین مجمع عمومی رساندند. سپس فعالین کمیته پیگیری متن بیانیه را بین کارگران برده و در مدت نسبتا کوتاهی موفق به جمع آوری نزدیک به 2400 امضاء می شوند. دومین مجمع عمومی کمیته پیگیری که در تاریخ نوزده بهمن هشتاد سه با شرکت سی وهشت فعال کارگری برگزارشد، که بیشترجهت سروسامان دادن به کار کمیته بود. انتخاب هفت نماینده ، ارسال نامه اعتراضی به وزارت کاروسازمان جهانی کار، روزنامه ها و جراید ، مقرراتی برای عضو گیری و در پایان اینکه به جمع آوری امضاء ها ادامه دهند.

در بین مجمع عمومی دوم و سوم درتاریخ هفتم فروردین هشتاد و چهاردرپی مراجعات مکرر به وزارت کار و امور اجتماعی ، مسئولین وزارت کار به نمایندگان کمیته پیگیری چنین پاسخ می دهند : " به دلیل نداشتن موضوع مشخص و همچنین معین نبودن مخاطب، نامه ی ارسالی به همراه امضاء های پیوست بایگانی شده است." بعد ازبرخورد وعکس العمل وزارت کاراعضای کمیته پیگیری چنین تصمیم می گیرند ؛ " نمايندگان منتخب كميته وهمه اعضاء خود را موظف میدانند برای حصول نتیجه نهایی که همان به " رسمیت شناختن حق آزادی ایجاد تشکلهای آزاد کارگری " است به همه شیوه های اعتراض و اعمال فشار مدنی و یاری گرفتن از قوانین و نهاد های بین المللی متوصل گردند.

مجمع عمومی سوم با شرکت 68 فعال کارگری درتاریخ نوزدهم فروردین هشتاد و چهار برگزارمیگردد بر روی پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ، دستمزدها ، قراردادهای موقت ، شرکت نمایندگان واقعی کارگران در تدوین قانون کار و برگزاری اول ماه مه تأکید می ورزند.

این درواقع خلاصه وچکیده ای ازفعالیتها ی " کمیته پیگیری " میباشد که برای بررسی ونقد سه نوشته مجید تمجیدی دردفاع و پشتیبانی ازکمیته پیگیری وهمچنین نوشته های بهمن شفیق وامیرپیام لازم وضروری به نظرمیآید. بدون شک نکاتی دیگر درنوشته ها ، مصاحبه ها وعمل فعالین کمیته پیگیری وجود دارد که در برسی و نقد آنان به میان کشیده میشود.

چرا میبایست استراتژی و سیاست راست کمیته پیگیری را مورد نقد قرار داد ؟

کمیته پیگیری ازگرایشات مختلفی تشکیل شده است. این را میتوان درمروری درنوشته ها، نظرات ومصاحبه های فعالین آن به خوبی مشاهده کرد و خود آنها هم به این مسئله اذعان دارند . علیرضا ثقفی درمصاحبه اش با خسرو شمیرانی که درشهروند جمعه بیست سوم بهمن هشتاد وسه انجام گرفته درمورد ترکیب کمیته پیگیری چنین میگوید :" مجموعه ای ازسندیکالیستها تا گروههای فرهنگی کارگری، نمایندگان اتحادیه ها درشهرستانها و... حضوردارند وهیچ گرایشی مسلط نیست. " کمیته پیگیری نتیجه سازش گرایشات گوناگونی میباشد، ازطرفداران سندیکا و اتحادیه گرفته تا فعالین کارگری که شورا میخواهند. ازفعالین گرایش راست جنبش کارگری تا رفقای چپ ، ورادیکال – سوسیالیست ، این گفته آقای ثقفی درست است .

اما روی " هیچ گرایشی مسلط نیست " می باید مکث کرد. مگر می شود جمعی در این سطح با خواست ایجاد تشکل های آزاد کارگری درایران فعال باشند و برای ایجاد تشکل مبارزه کنند و سیاستی بر حرکت و جنب وجوش آنها مسلط نباشد. کدام آدم عاقل یا عقل سلیم این گفته آقای ثقفی را به راحتی قبول می کند یا اساسا می پذیرد. واقعیت اینست که خواست ایجاد تشکل طبقاتی کارگران کشف و ایده هیچ نخبه و الیت سیاسی نیست. این قانونمندی رشد و تکامل مبارزه طبقاتی طبقه کارگردرایران است ، که درطی سالهای گذشته بدون داشتن یک تشکیلات طبقاتی سراسری با اشکال متنوع مبارزه به مصاف طبقه سرمایه دار، کارفرماها و دولت رفته اند. طبقه کارگر ایران درطی همین سالها بارها و بارها ازحد و مرز خانه کارگر و شوراهای کار اسلامی گذشته اند. روز اول ماه مه امسال و به هم ریختن برنامه های خانه کارگر و سخنرانی رفسنجانی نمونه خوب وزنده آن است. اما علیرغم همه این مبارزات وجانفشانیها طبقه کارگر در ایران نتوانسته ، حتی به حداقل ترین خواسته ها ومطالبات خویش دست یابد. این آن قانونمندی است که فعالین کارگری در تئوری وکارگران درکاروزندگی روزمره به آن رسیده و ضرورت ایجاد یک تشکیلات طبقاتی حق بگیرو ضد سرمایه را با گوشت و پوست واستخوان لمس نموده اند. ایجاد چنین تشکلی بدون تردید آغازخوبی برای مبارزه متشکل ویکپارچه در جهت تحقق خواسته ها ومطالبات بیشمار طبقه کارگر ایران میباشد.

این ضرورت را هم راست های جنبش کارگری وهم چپ های این جنبش درک کرده اند. وبا توجه به شرایط کنونی ایران که بنوبه خود شرایط ویژه ایست و با توجه به موقعیت همه ی طرفین درگیر، یعنی رژیم جمهوری اسلامی ، سازمان جهانی کار، شوراهای اسلامی کارو طبقه کارگر، این دوره ، دوره تعیین کننده ای میباشد. این دوره به ویژه برای طبقه کارگرایران یک دوره ی تاریخی مهم به شمار می آید. یک فرصت تاریخی اما زود گذر دراختیار طبقه کارگر و فعالین کارگری ایران قرار دارد.

استفاده از این فرصت برای گرایش راست حیاتی نیست ، چون میتواند با از دست دادن این فرصت دوباره به اتاق انتظاربرگردند و منتظر ظهور امثال موسوی لاری باشند تا موانع ایجاد تشکل را ازسر راه شان بر دارد. اما برای چپ جنبش کارگراین فرصت حیاتی است وباید بتواند با ایجاد تشکل طبقاتی وسراسری کارگران این دوره رابا پیروزی پشت سر بگذارد. به ادامه بحث کمیته پیگیری برگردم و این که " هیچ گرایشی مسلط نیست " . کمیته پیگیری نامه اعتراضی خود را خطاب به وزارت کار و امور اجتماعی ، سازمان جهانی کار ( آی ال او) و سازمانهای کارگری درسراسرجان نوشته است. اولی نه تنها مجری قوانین ضد کارگری طبقه سرمایه دار ایران بوده بلکه با تقویت و پشتیبانی خانه کارگر و شوراهای اسلامی درجاسوسی، دستگیری فعالان کارگری و سرکوب اعتراضات کارگری همواره نقش فعالی را ایفا کرده اند. اما این دومی سازمان جهانی کاردرهمین مهر ماه سال هشتاد وسه بود بود که با وزارت کار به توافق رسید ، و انجمن کارفرمایان و خانه کارگر این توافق نامه را با امضاء خویش مزین کردند، و سازمان جهانی کاررسما پذیرفت که با تغییراتی در قوانین و آئین نامه ها ، شوراهای کاراسلامی و خانه کارگر، درمرکزایجاد سندیکاها ی کارگری قرار گیرند.

در مورد سازمانهای کارگری در سراسر جهان من فعلا فعالیت ملموس ، مشخص و قابل رویتی از جانب کمیته پیگیری ملاحظه نکرده ام که در مورد آن قضاوت کنم. بهمین دلیل ناچارهستم که آن را به دست زمان بسپارم.

اما در مورد وزارت کار ، کمیته پیگیری نه تنها وزارت کار را مخاطب قرار میدهد بلکه از مسئولین این وزارت خانه میخواهد که موانع سر راه تشکل یابی کارگران را از میان بر دارند.

البته قبل ازاینکه به ادامه بحث بپردازم باید بگویم برخلاف گفته آقای ثقفی " هیچ گرایشی مسلط نیست " ، این آن گرایش مسلط دراین دوره کمیته پیگیری است. که پائین تربه آن می رسم.

بر اسا س قانون کار؛ " دریک واحد صنعتی و خدماتی تنها یک تشکل می تواند فعالیت کند. بنا براین با توجه به وجود شورای اسلامی کار، وجود هر تشکل دیگر خلاف قانون است. " بدین وسیله " فعاليت هيات موسس احيا سنديكاهای شركت واحد ، ازسوی اداره كل تشكلات كارگری - كارفرمايی وزارت كار غير قانونی شناخته شد ." این نمونه ترو تازه عملکرد همان وزارتی است که کمیته پیگیری ازش در خواست کرده بود که برای ایجاد تشکل " رفع موانع " کند. نا گفته نماند که نامه نوشتن با مضمون " رفع موانع " به وزارت کار پدیده مدرن و جدیدی نیست . " هیئت موسسان سندیکاهای کارگری " دراین زمینه ید طولایی دارد وسالهاست که اعضای این هیئت درا تاق انتظاربرای " رفع موانع " درنوبت نشسته است. چیزی که جدید میباشد ، شرایط موجود سیاسی در ایران ، یک فرصت تاریخی و خواست ایجاد تشکل درمیان توده های وسیعی ازکارگران است، که دربالا به آن اشاره کردم.

هیئت موسسان سندیکاهای کارگری با همکاری راستهای دیگر درکمیته پیگیری موفق شدند درهمان قدمهای اول استراتژی و سیاست خود را برکمیته پیگیری مسلط کنند. درواقع استراتژی انتظار و سیاست " رفع موانع " از طریق وزارت کار و اموراجتماعی ، بر خلاف نظر آقای ثقفی استراتژی گرایش راست ، گرایش مسلط برکمیته پیگیری دراین دوره است.

اجازه بدهید دو مشخصه دیگر گرایش راست را که آنهم " تنها و تنها کار صنفی کردن " و دخالت نکردن در" سیاست " است را از زبان آقای ثقفی بشنویم . چرا که این هردو مشخصه درکمیته پیگیری هم حضور دارند. آقای ثقفی درهمان مصاحبه اش با خسروشمیرانی می گوید : " بعد ازسال شصت ، هیچ تشکل مستقل کارگری امکان دفاع از منافع صنفی کارگران را نداشته است . " و کمی پائین تر اظهار می دارد که : " بنای ما بر این است که تشکل های مورد نظر تنها و تنها منافع صنفی کارگران را در نظر داشته و کار پایه ای خود قرار دهند. " تأ کید ایشان روی " تنها و تنها منا فع صنفی " بی مسماء نیست ، بلکه خیال همه راستها را راحت می کند که ما خودمان را با شاخ گاو طرف نخواهیم کرد.

بر اساس همین سیاست گرایش راست است که درهبچ کدام ازاطلاعیه ها ، نشستها ویا حتی اطلاعیه هایی که به مناسبت اول ماه مه دادند ، هیچ اشاره ای به دستگیری ، محاکمه کارگران سقز که تنها جرمشان برگزاری آزادانه اول ماه مه سال گذشته در شهر سقز بوده نکرده اند.

در پایان این قسمت از نوشته خوب است که به صحبت های یکی دیگر از اعضای کمیته پیگیری در توجیه استراتژی و سیاست راست گوش فرا دهیم . خانم مریم محسنی در مصاحبه خود با اتاق اتحاد سوسیالیست ها در مقابل این پرسش که چرا به وزارت کارنامه نوشتند می گوید : " دلیلش اینست که کارگران آشنائی زیادی با نهاد های و سازمان های بین المللی ندارند. حتی کارگران آگاه هم آشنائی چندانی ندارند. " و دلیل دیگرش اینست که : " مراجعه مکرر و بیشتر به وزارت کارباعث طرح شدن بیشترمسئله می شود. " خانم محسنی تلاش می کند که اتخاذ این سیاست راست را به عدم آشنائی کارگران با نهادها وسازمانها بین المللی نسبت دهد. البته همه میدانند که این یک حربه قدیمی و نخ نمای فعالین گرایش راست است که هرگاه قدرت دفاع ازسیاستهایشان را ندارند نا آگاهی وعدم آشنایی توده های کارگررا سپر بلای خود قرار میدهند.

این درواقع و بطورروشن آن استراتژی و سیاستی است که در این دوره تا اطلاعیه اول ماه مه بر کمیته پیگیری مسلط است، و این استراتژی و سیاست گرایش راست می باشد.

برای اتحاد ، یکپارچگی وهمبستگی طبقه کارگر درمبارزه با طبقه سرمایه دار، مبارزه جدی با استراتژی و سیاست گرایش راست جنبش کارگری امری ضروری است.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com