پيشرويهاى جنبش‏ كارگرى ايران در يكسال گذشته

رضا مقدم


بر گرفته از به پيش ٣ - ٢٢ خرداد ١٣٨٤


جنبش‏ كارگرى ايران در يكساله گذشته پيشرفتهاى اساسى كرده است كه من به اختصار به 6 وجه آن اشاره ميكنم كه عبارتند از واقعه خاتون آباد، ادغام جنبش‏ كارگرى ايران در جنبش‏ كارگرى جهانى، نزول شوراهاى اسلامى، دو اول ماه مه گذشته، فعاليت براى ايجاد تشكل كارگرى و همچنين به جلوى صحنه آمدن فعالين جنبش‏ كارگرى. اما قبل از هر چيز بايد تاكيد كنم كه ادامه پيشرويهاى طبقه كارگر و بويژه حضور متشكل آن در جامعه به گسترش‏ ايده هاى سوسياليستى و چپ كمك خواهد كرد و براى برون رفت از معضلاتى كه گريبانگير جامعه است، راه نوينى را خواهد گشود.

كشتار خاتون آباد

بايد حتما يادآورى كنم كه حدود سه ماه قبل از اول ماه مه سال 1383، يعنى در چهارم بهمن 1382، نيروهاى انتظامى به تحصن كارگران مس‏ خاتون آباد كرمان حمله كردند و 4 نفر را كشتند و بسيارى را زخمى كردند. خيلى طبيعى بود كه اين واقعه بتواند جو ارعاب را در جنبش‏ كارگرى بوجود بياورد اما نتوانست.

الان كه به واكنش‏ اعتراضى فورى فعالين كارگرى به كشتار كارگران خاتون آباد در داخل و خارج كشور و همچنين فراخوان به يك اعتصاب 10 دقيقه اى در داخل كشور نگاه مى كنيم شايد ميشد نشانه هايى از ورود جنبش‏ كارگرى ايران به دوران جديد را مشاهده كرد. ادامه فراخوان به اعتصاب 10 دقيقه اى به كارگران ايران بمناسبت سالگرد كشتار خاتون آباد، سخنرانى ها و آكسيونهايى كه به همين مناسبت هر سال برگزار ميشود ميرود تا مراسم اين روز را از سالگرد كشتار كارگران خاتون آباد فراتر ببرد و به روزى براى گراميداشت همه جانباختگان جنبش‏ كارگرى ايران كه بيشمارند تبديل كند.

ادغام در جنبش‏ كارگرى جهانى

سه ماه بعد از كشتار خاتون آباد، اول ماه مه سقز در سال 1383 ورود جنبش‏ كارگرى ايران را به دوران جديد كاملا آشكار ساخت. خانه كارگر و شوراهاى اسلامى هيچگاه پايگاهى در ميان طبقه كارگر ايران نداشتند. اينها هنگامى كه متوجه شدند كه ديگر كل رژيم اسلامى نيز در حمايت از آنها يك دست و يكپارچه نيست، براى يافتن حاميانى در جنبش‏ كارگرى جهانى از نمايندگان كنفدراسيون بين المللى اتحاديه هاى آزاد كارگرى دعوت كردند تا در تهران شاهد تظاهرات روز 11 ارديبهشت و پايگاه آنها در ميان كارگران باشند. اما دو روز قبل از اول ماه مه سال 83، محمود صالحى با نمايندگان اين كنفدراسيون در تهران ديدار كرد و اوضاع جنبش‏ كارگرى ايران را بسيار متفاوت با آنچه كه خانه كارگرى ها به اين هيات نشان داده بودند، توضيح داد. از جمله آنها را از شركت در مراسم دولتى خانه كارگر برحذر داشت و دعوتشان كرد تا همراه وى به يكى از مراسم غير دولتى روز كارگر بروند. ترتيب ديدار محمود صالحى با نمايندگان كنفدراسيون در تهران متكى بود بر تجارب و ارتباطات بيش‏ از دو دهه فعالين جنبش‏ كارگرى ايران در خارج كشور. اين ديدار هم براى فعالين كارگرى خارج كشور و هم براى نمايندگان كنفدراسيون مهم بود. از جنبه تحكيم ارتباط فعالين كارگرى خارج كشور با كنفدراسيون بسيار حياتى بود كه محمود صالحى با اين هيات ديدار كند، چرا كه 4 سال قبل با تلاش‏ همين ها، كنفدراسيون به زندانى شدن محمود صالحى اعتراض‏ كرده بود؛ و براى نمايندگان كنفدراسيون نيز اهميت داشت تا با يكى از فعالين جنبش‏ كارگرى ايران كه قبلا براى آزاديش‏ فعاليت كرده اند ديدار كنند، حداقل اينكه مى توانستند به اطلاعاتش‏ از اوضاع جنبش‏ كارگرى اطمينان كنند. دستگيرى كارگران در اول ماه مه سقز كه محمود صالحى نيز در بين آنها بود و دو روز بعد از اين ديدار روى داد، با واكنش‏ اعتراضى سريع كنفدراسيون مواجه شد. واكنش‏ اعتراضى به دستگيرى كارگران در اول ماه سقز هم در جنبش‏ كارگرى ايران (بجز هيات موسس‏ سنديكاهاى كارگرى كه اعتراض‏ به آنرا ورود به عرصه سياسى دانستند و از آن احتراز كردند)و هم در جنبش‏ جهانى كارگرى بسيار سريع بود. انجمن كارگرى جمال چراغ ويسى با يك اطلاع رسانى موثق و سريع از وضع دستگير شدگان، اعتصاب غذايشان و فعاليت خانواده هاى آنها، در ايجاد اين كمپين اعتراضى نقشى فراموش‏ نشدنى داشت. ادغام جنبش‏ كارگرى هر كشور در جنبش‏ جهانى كارگرى تاريخ خود را دارد. براى جنبش‏ كارگرى ايران آغاز پروسه اين ادغام بطور مشخص‏، ديدار محمود صالحى با نمايندگان كنفدراسيون، دستگيرى كارگران در اول ماه مه سقز، ايستادگى ستودنى آنها در زندان و اعتصاب غذايشان و همچنين تصويب قطعنامه روز كارگر در زندان سقز بود. از سوى ديگر كنفدراسيون در شرايطى با دستگيرى محمود صالحى مواجه شد كه نمايندگانش‏ كه با وى ديدار كرده بودند پس‏ از ترك ايران هنوز چمدانهاى خود را نيز باز نكرده بودند. پس‏ از سالها اخبار و مسائل جنبش‏ كارگرى ايران در راس‏ اخبار جنبش‏ جهانى كارگرى قرار گرفت. پس‏ از اول ماه مه سقز، عكس‏ العمل هاى فورى و قاطع كه تشكلهاى كارگرى جهانى به مسائل متعدد جنبش‏ كارگرى ايران نشان داده اند، نشانه هاى اين ادغام است. ادغام كامل جنبش‏ كارگرى ايران در جنبش‏ كارگرى جهانى يك عامل اساسى و مهم و يك دستاورد تاريخى براى طبقه كارگر ايران است. اين ادغام جنبش‏ كارگرى ايران را در مبارزه براى مطالباتش‏ و ايجاد تشكلش‏ يك گام اساسى به جلو رانده است. بايد اين دستاورد را حفظ كرد.

نزول شوراهاى اسلامى

با پيشروى جنبش‏ كارگرى، خانه كارگر و شوراهاى اسلامى كه از موانع دولتى عليه جنبش‏ كارگرى هستند دائما روبه نزول رفته اند. خانه كارگر و شوراهاى اسلامى هيچگاه توسط جنبش‏ كارگرى ايران پذيرفته نشدند. آنها قبلا حمايت يكپارچه رژيم اسلامى را با خود داشتند كه آنرا از دست داده اند. اكنون رژيم اسلامى در حمايت از شوراهاى اسلامى يكپارچه نيست. از اول ماه مه سال قبل تاكنون چندين واقعه عليه شوراهاى اسلامى عمل كرده است. شوراهاى اسلامى كه در توافقنامه اول سازمان جهانى كار با وزارت كار تا حد تشكلهاى مشورتى كه نمايندگى كارگران را بعهده ندارند نزول كردند، با توافقنامه دوم بعنوان تشكلهاى كارگرى ايران برسميت شناخته شدند البته با تغييراتى در قانون تشكيلشان. دعوت از نمايندگان كنفدراسيون جهانى اتحاديه هاى آزاد كارگرى در حول و حوش‏ اول ماه مه 1383 تلاشى بود براى يافتن حاميانى در جنبش‏ جهانى كارگرى. با وقايع روز كارگر سقز ديدار نمايندگان كنفدراسيون از ايران به نفع جنبش‏ كارگرى ايران تمام شد و نه شوراهاى اسلامى. آگاهى به اينكه شوراهاى اسلامى تشكل كارگرى نيستند و كارگران ايران فاقد تشكل هستند از مرزهاى ايران گذشت و تشكلهاى كارگرى در ديگر كشورها نيز وسيعا از آن مطلع شدند. روز كارگر امسال، 1384، نيز مانند روز كارگر سال قبل براى شوراهاى اسلامى نحس‏ بود. اگر تلاش‏ سال گذشته شوراهاىبراى يافتن حاميانى در خارج از ايران اسلامى با شكست روبرو شد تلاش‏ امسالشان نيز براى خود شيرينى نزد ولى نعمتشان به يك رسوايى تمام عيار تبديل شد. دوران بيكارسازيها در زمان رفسنجانى يكى از سياه ترين دوران حيات طبقه كارگر است. در اين دوران خانه كارگر و شوراهاى اسلامى به اجراى سياستهاى اقتصادى فلاكت بار رفسنجانى كمك كردند. جنبش‏ كارگرى ايران هيچگاه نقش‏ اين ضد كارگران را در دوران بازخريدهاى اجبارى و اخراجهاى وسيع فراموش‏ نخواهد كرد، سياستهايى كه فجايع بيشمارى در زندگى كارگران ايران بوجود آورد. به اعتراف خودشان اين دوران "عزت و شرف" شوراهاى اسلامى بوده است و آنها با حمايت از رفسنجانى مى كوشند تا يكبار ديگر اين دوران را تكرار كنند. خانه كارگر در زمره اولين جرياناتى است كه اجلاس‏ برگزار كردند و رسما از كانديداتورى رفسنجانى حمايت كردند و از آن زمان تاكنون ستاد انتخاباتى وى در بين طبقه كارگر بوده اند. مراسم روز كارگر شوراهاى اسلامى در تهران قرار بود اوج خدمت به اربابشان باشد. شوراهاى اسلامى با اعتراض‏ وسيع كارگران روبرو شدند، رفسنجانى در ميانه راه از آمدن به استاديوم 12 هزار نفرى منصرف شد و شوراهاى اسلامى حتى نزد ولى نعمتشان هم رسوا شدند. سير نزولى شوراهاى اسلامى با حمله آنها به كارگران شركت واحد تكميل شد و ماهيت واقعى آنها را نزد تشكلهاى كارگرى جهانى نيز آشكار كرد. حمله اوباشان و چاقوكشان خانه كارگر به كارگران شركت واحد كه در محل سنديكاى كارگران خباز تهران بودند براى نسل جديد طبقه كارگر ايران بسيار با اهميت است. اين نسل كه بعد دهه 60 به كارخانجات آمده اند هيچگاه خود شاهد رفتار اين چاقوكشان و اوباش‏ عليه شوراهاى كارگرى و فعالين كارگر نبوده است. با اين واقعه، نسل جديد طبقه كارگر بهتر مى تواند به علت كينه و نفرت بى پايان نسل قبل از خود از شوراهاى اسلامى پى ببرد. به همين روش‏ بود كه اوباشان چاقوكشى نظير كمالى وزير كار سابق، محجوب و صادقى و پنجكى در دهه 60 فعالين كارگرى را مضروب و دستگير مى كردند و براى شكنجه و اعدام تحويل برادران پاسدارشان ميدادند. اما امروزه همين چاقوكش‏ صادقى كه خود رهبرى حمله به كارگران شركت واحد را بعهده داشته وآنهم در پناه نيروهاى انتظامى تحت امر خامنه اى، در ابتدا و بزدلانه منكر حضور خود در محل جرم و جنايت شد. انعكاس‏ وسيع و جهانى ضرب و شتم كارگران شركت واحد توسط گله اوباش‏ خانه كارگر بايد مبنايى براى بيرون راندن آنها و تمامى افراد منتسب به آنها از مجامع كارگرى خارج از ايران شود و بعلاوه بايد دليلى گردد براى عدم دعوت از آنها براى جلسات كارگرى در خارج ايران. هم طبقه كارگر ايران و هم خود شوراهاى اسلامى بويژه با جنايت اخيرشان حجت را بر همه تمام كرده اند كه خانه كارگر و شوراهاى اسلامى به تنها جريانى كه هيچ ربطى ندارند طبقه كارگر و جنبش‏ كارگرى ايران است.

اول ماه مه

برگزارى مراسم اول ماه مه در دو سال گذشته رو به پيش‏ بوده است. اگر تا چند سال قبل تنها مراسم روز كارگر، مراسم دولتى بود از سال 1383، همه آنچه كه با دستگيرى كارگران سقز روى داد، خواست برگزارى مراسم غير دولتى را همگانى كرد. پيشرفت هاى جنبش‏ كارگرى ايران براى برگزارى مراسم روز كارگر بگونه اى بوده است كه امسال مراسم مركزى خانه كارگر برگزار نشد اما مراسم غير دولتى روز كارگر بسيار متنوع و با قطعنامه هاى گوناگون برگزار شد. بررسى قطعنامه هاى مختلف مراسم امسال را بايد به فرصت ديگرى واگذاشت. حتما بايد به روى آورى بخشهايى از دانشجويان به طبقه كارگر اشاره كرد كه خود را در اطلاعيه ها و يا ويژه نامه هاى نشريات دانشجويى به مناسبت روز كارگر متبلور كرده بود.

تشكل كارگرى

تنها نياز ديرينه طبقه كارگر ايران تشكل است. طبقه كارگر ايران به بسيارى از مطالبات خود واقف است و تنها احتياج به تشكل دارد تا به آنها دست بيابد. در تمام صد سال گذشته طبقه كارگر ايران تنها در مقاطع كوتاهى داراى تشكل بوده است. تشكيل دو كميته پيگيرى و كميته هماهنگى كه هر دو ايجاد تشكل هاى كارگرى را در دستور قرار داده اند، جنبش‏ كارگرى ايران و فعاليتها و مباحث آنرا در يك موقعيت كاملا جديد قرار داده است و پيشروى جنبش‏ كارگرى را در يكساله اخير تكميل كرده است.

پيش‏ روى فراتر از اين، به روشن شدن استراتژى جنبش‏ كارگرى براى ايجاد تشكل بستگى مستقيم دارد. تا زمانى كه يك استراتژى معين دست بالا نيابد و مورد اقبال عمومى در جنبش‏ كارگرى قرار نگيرد، فعاليتى كارساز و همه جانبه و عمومى براى ايجاد تشكل انجام نخواهد شد.

فعالين جنبش‏ كارگرى

طى يكسال گذشته جنبش‏ كارگرى ايران دهها فعال خود را به جلوى صحنه آورده است و اين يكى از دستاوردهاى مهم اين دوره است. البته محمود صالحى در جنبش‏ كارگرى جهانى نيز شناخته شده است. بايد اميدوار بود كه اين روند همچنان ادامه و گسترش‏ يابد. طبعا جنبش‏ كارگرى پر قدرت بدون رهبران و فعالين علنى كه هم براى خود طبقه كارگر و هم براى جامعه شناخته شده باشند غير قابل تصور است.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com