اولین شکست یک سقاخونه ساز

رضا مقدم


به نقل از به پيش! شماره ٧، ٢٠ مهر ١٣٨٤


احمدی نژاد و دولتش را نه صاحبان صنایع و سرمایه در ایران پذیرفته اند و نه هم طبقه ای هایشان در جهان. در ایران، خروج گسترده سرمایه ها از کشور و سقوط بدون وقفه شاخص های بورس تهران منجر به انتشار نامه سرگشاده کانون سهامداران جزء به نمایندگی از طرف 3 میلیون عضو خود به احمدی نژاد در دهم مهر شد. در این نامه سرگشاده از جمله آمده است:

"این روزها، روزگاری سخت بر سهامدار جزء بازار سرمایه میگذرد. قریب به سه ماه است که هر روز شاخص بورس افت می نماید. شاخص بورس از تیرماه تا کنون حدود ٢٠ درصد افت نموده است. ... اگر توجه دولت جلب نشود با وضعیت فعلی ظاهرا امیدی هم به اصلاح این روند نمی باشد. ... در آخر این نکته را متذکر میشویم که سقوط شاخص بورس در این حد و اندازه در هر کشوری یک موضوع ملی است که باید به فوریت به آن توجه شود."

دو روز بعد از این نامه سرگشاده و در دوازدهم مهر محمد رضا بهزادیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن در جلسه این اتاق که لاریجانی از شرکت در آن امتناع کرد اظهار داشت "پیامدهای منفی قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از هم اکنون در عرصه هایی چون بازار سرمایه، افزایش ریسک سرمایه گذاری و شدت گرفتن خروج سرمایه از کشور نمایان شده و در صورت ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، کل فرایند توسعه اقتصادی کشور متاثر و حتی متوقف خواهد شد." اینها آشکارا بیانگر نارضایتی و انتقاد صاحبان سرمایه و صنایع و محافل اقتصادی ایران از تحولات پس از رئیس جمهور کردن احمدی نژاد است. تمام بنیاد جنبش اصلاحات سیاسی تلاشی بود تا رژیم اسلامی را به رژیم این طبقه تبدیل کند و از این طریق بقای رژیم را طولانی کند. به قدرت رساندن احمدی نژاد اقدامی علیه کل این روند بود و طبیعی است که با چنین عکس العملی از طرف صاحبان سرمایه و صنایع مواجه شود.

در خارج، شورای حکام آژانس اتمی سازمان ملل قطعنامه تندی علیه رژیم اسلامی تصویب کرد تا چنانچه این رژیم مفاد آنرا اجرا نکند تصمیمگیری پرونده اتمی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل واگذار کند. این قطعنامه که به لطف سخنرانی احمدی نژاد در اجلاس سازمان ملل توانست به تصویب برسد رژیم اسلامی را وارد یکی از مخاطره آمیزترین بحران بین المللی خود کرده است. احمدی نژاد و مدافعانش که بر غیر حقوقی بودن و سیاسی بودن قطعنامه شورای حکام تاکید دارند، فراموش کرده اند که قوه قضاییه خودشان در ایران با مخالفان رژیم غیر حقوقی و کاملا سیاسی رفتار می کند و توقیف بیش از صد نشریه با استناد به قانونی که در دوران شاه برای مهار اوباش تصویب شده بود فقط یک نمونه آنست.

احمدی نژاد قبل از اینکه فرصت کند ٤ وزیر کابینه اش را تعیین و برای آنها از مجلس رای اعتماد بگیرد؛ قبل از اینکه پور محمدی وزیر کشورآدمکشش بتواند به اندازه کافی از جانیان سپاه و وزارت اطلاعات به استانداریها و فرمانداریها بگمارد؛ و حتی قبل از اینکه مخالفانش در حاکمیت و از جمله در جبهه سابق دوم خرداد فرصت کنند تا نحوه و موضوعات مخالفت با دولتش را تعیین و تدوین کنند؛ وی با اولین اقدام خود در سیاست خارجی و با تئوری "نگاه به شرق"، جهان خارج و همچنین جناحهای درون حاکمیت را علیه خویش متحد کرد.

بیرون آمدن نام احمدی نژاد از صندوقها توسط سپاه پاسداران و جانیان وزارت اطلاعات یک شکاف عظیم در بالاترین کانون های قدرت رژیم اسلامی ایجاد کرد. در تاریخ این حکومت، احمدی نژاد تنها رئیس جمهوری است که نحوه انتخابش در داخل خود رژیم اسلامی چنین مورد مناقشه بوده است. با این حال کمتر کسی می توانست پیش بینی کند که ظرف چند ماه در درون خود رژیم اتحادی علیه احمدی نژاد و حامیانش شکل بگیرد که با تحقیر اولیه ترین بنیادهای تصمیمگیری در سیاست خارجی را به وی یاد دهند و از آن فراتر خواستار پاسخگویی و برکناری آمران و عاملانی شوند که کل حکومت را به چنین مخمصه ای انداخته اند. هدف اینها انتقاد برای اصلاح نیست بلکه انتقاد برای طرح عدم صلاحیت، استیضاح و برکناری است.

حول و حوش دوران انتخابات ریاست جمهوری، محبیان روزنامه نگار قلمبه گوی نشریه رسالت از میان٤ معضل سیاست خارجی جمهوری اسلامی، تنها معضل اتمی را متحد کننده داخل علیه خارج دانسته بود. از نظر وی تنها صداهایی که از خارج به دمکراسی و حقوق بشر می پرداختند، همنواهایی در داخل می یافتند. احمدی نژاد، رئیس جمهور سپاه پاسداران و دست بوس آقا بر اساس همین تحلیلها سیاستهای اتمی جدید را پیاده کردند تا شکاف ایجاد شده در دوران تعیین رئیس جمهوری را پر کنند و داخل را علیه خارج متحد کنند. اما واکنش صاحبان سرمایه و صنایع و همچنین جبهه دوم خرداد و رفسنجانی که سودای به مخاطره افتادن کل رژیم اسلامی را در سر دارند، یک صف قوی و روبه گسترش را در داخل خود رژیم علیه رئیس جمهور تازه و حامیانش ایجاد کرده است. این اولین بار است که رژیم اسلامی با جهان خارج وارد یک رویارویی میشود بدون اینکه حتی در درون خود متحد باشد.*

١٦ مهر ١٣٨٤


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com