گذاری و گذری

فريدون ناظرى


به نقل از به پیش! شماره ١٠، یکشنبه ٢٧ آذر ١٣٨٤، ١٨ دسامبر ٢٠٠٥


روز ٨ آبان ٨٤ احمدى نژاد از كودكان دانش‏ آموزى كه جمهورى اسلاى در جنگ ايران و عراق روى مين فرستاد و يا در جبهه‌ها به كشتن داد، تجليل كرد. فرمانده بسيج دانش‏ آموزى در اين مراسم گزارش‏ داد كه جمهورى اسلامى ۵۵٠ هزار دانش‏ آموز را به جبهه‌هاى جنگ فرستاد كه بعضى از آنها بيش‏ از يكبار در جبهه حضور يافتند. از اين عده سى و شش‏ هزار تن كشته شدند. گزارش‏ نمى‌گويد كه چه تعداد از اين كودكان زخمى، معلول و يا پريشان حال شده‌اند.

كار بدستان حكومت در زمان جنگ دانش‏آموزان را به زور و يا از طريق تحميق مذهبى به جبهه‌ها مى‌فرستادند. جنايتكاران به فتواى جنايتكار كبير يعنى خمينى كليد بهشت به گردن اين كودكان معصوم مى‌انداختند و با موتور سيكلت روى ميدانهاى مين ميفرستادند تا راه را براى تهاجم نيروهاى اصلى باز كنند. اين سى و شش‏ هزار كودك _قطعاً آمار واقعى بسى بيش‏ از اينهاست_ اكثراً به اين طريق از نعمت هستى محروم شدند.

جمهورى اسلامى بهر لحاظ مظهر كامل جنايت است و به اين دليل احتياجى به افشاگرى ندارد. روزى كه مردم اين بساط ننگ و جنايت را برچينند حتماً مسببين اين جنايت را به پاى ميز محاكمه خواهند كشيد. اما اگر رئيس‏ جمهور در اين شرايط جنايتى چنين عظيم را در بوق ميكند ميخواهد در راه بسيجى‌تر و امنيتى‌تر كردن جامعه گامى به جلو بردارد. اما ميليونها جوان بيكار، نوميد و محروم از يك زندگى آزاد و انسانى در كنار ساير اقشار آزاديخواه با تودهنى بيشتر به نظام جمهورى اسلامى به او جواب خواهند داد.

***

بعد از ١١ سپتامبر بعضى از مقامات رسمى و حتى چهره‌هاى دانشگاهى ايالات متحده از ضرورت احياى شكنجه‌ى رسمى در زندانهاى آمريكا سخن بميان آوردند. از آنجا كه در آن زمان هنوز اينكار برايشان مقدور نبود از ضرورت فرستادن »مظنونين به شركت در عمليات تروريستى«، به زندانهاى »كشورهاى دوست« سخن به ميان آوردند. اين توصيه عملى شده است. كشورهاى عربستان سعودى و مصر و حتى سوريه كشورهائى هستند كه زندانيان در آنها شكنجه شده و ميشوند. اما بنظر ميرسد كه سيا در پروسه‌ى بازجوئى‌ها به اين نتيجه رسيده كه خود مستقيماً بايد در »كشورهاى دوست« زندان داير كند.

در اوايل اكتبر گروههاى دفاع از حقوق بشر در ايالات متحده به كميته‌ى حقوق بشر سازمان ملل گزارش‏ دادند كه سيا CIA دهها زندان در »كشورهاى دوست« ايالات متحده داير كرده و در آنجا زندانيان را شكنجه ميدهند. واشنگتن پست در دوم نوامبر گزارش‏ داد كه سيا در هشت كشور زندانهاى مخوف دارد كه صدها مظنون به اقدامات »تروريستى« در آنها زنداني اند كه شكنجه ميشوند و از تمام حقوق يك زندانى محرومند. رئيس‏ جمهور آمريكا به محض‏ اطلاع از قضيه از كار بازجويان آمريكائى از مظنونين به »تروريسم« دفاع كرد. او گفت كه بازجوئيها قانونى است و شكنجه‌ئى در كار نيست.

آمريكا سه زندان و اردوگاه بازداشتى علنى دارد كه عبارتند از بازداشتگاه گوانتانامو، در جزيره‌ى كوبا، زندان ابوغريب در بغداد و زندان بغرام در افغانستان. تا كنون گزارشها، عكسها و فيلمهاى مستندى از شكنجه‌ى زندانيان در اين زندانها منتشر شده است. در هيجده اكتبر امسال نشريه »خط مقدم FRONTLINE «گزارشى مستند از شكنجه‌ى زندانيان در اين زندانها منتشر كرد و در آن مستدل نمود كه شكنجه‌ها مستقيماً توسط دونالد رمزفيلد، وزير دفاع آمريكا، مجاز شده است. يكى از مقامات مسئول قضائى در اين گزارش‏ ميگويد كه پس‏ از حادثه ١١ سپتامبر ٢٠٠١ بوش‏ كنوانسيونها ی ژنو را كهنه اعلام كرد و سياست »شكنجه‌ى مجاز دولتى« را بدون مانع اعلام كرد.

گزارش‏ اخير، اما، صحبت از زندانهائى ميكند كه علنى نيستند. از اينها ميتوان از بيست زندان در افغانستان نام برد كه كسى از محل دقيق و تعداد زندانيانش‏ مطلع نيست. شواهدى در دست است كه در پايگاه نظامى آمريكا در ديگو گارسيا زندان مخفى موجود است. از تايلند، مصر، اردن، مراكش‏ و چند كشور اروپاى شرقى، بدون اشاره به نامشان، سخن بميان آمده است كه زندانهاى سيا در آنها موجودند.

شكنجه در زندان ابوغريب را به چند درجه‌دار و سرباز محدود كردند، اما داير كردن زندان در خاك كشورهاى ديگر توسط سيا را چه خواهند كرد؟ اين كه دخالت عالى‌ترين مقامات كشور را لازم دارد.ايالات متحده، كه با ادعاى آوردن دموكراسى به خاورميانه به افغانستان و عراق حمله كرد با تقويت مستقيم »اسلام ميانه‌رو« و تقويت غير مستقيم »اسلام تند‌رو« يكى از مشخصات دموكراسى نوين طبقه‌ى سرمايه‌دار آمريكا را به نمايش‏ گذاشت. اكنون با رو شدن شكنجه‌گاههاى مخفى و پيچيده‌ترين شيوه‌هاى بازجوئى ما با جوانب ديگر اين دموكراسى نوين آشنا ميشويم.

***

ملا مصطفى بارزانى جنبش‏ ١٩٧۵ _ ١٩٦١ كردستان عراق را چنان به شاه ايران وابسته كرد كه به قول عبدالرحمان شرفكندى (هه‌ژار) مردم، در كردستان گندم و تنباكوخيز، گندم و تنباكوى سيگار خود را نيز توليد نمى‌كردند. شاه ايران »نان« پيشمرگان، نيروهاى مقاومت، خانواده‌هاى آنان و مردم ساكن در منطقه‌ى تحت حاكميت »شورش« را گروگان گرفته بود.

در دوره‌ى اخير كه اتحاديه‌ى ميهنى و حزب دموكرات (پارتى( ارباب بزرگترى پيدا كرده‌اند وضع بدين منوال نيست. NGO ها به كشاورزان كمك كرده‌اند تا اقتصاد روستا را احيا كنند و اين »درخود« جاى خوشحالى و ستايش‏ است. اما بيشترين فعاليت در عرصه‌ى ساختمان و راه سازى ديده ميشود.

ساختمانها و راههاى زيادى در حال ساخت و يا در دست تعمير هستند. ميگويند اكثر راههاى منتهى به ايران اسفالت شده است. هم اكنون دو فرودگاه بين‌المللى در اربيل و سليمانیه دايرند. در ميان طرحهاى جاده سازى ساختمان تونل ازمر قابل توجه است. دارند تونلى در زير كوه ازمر ميزنند تا از دست گردنه‌ى صعب‌العبور آن خلاص‏ شوند. طبق نوشته ى روزنامه‌ى »كوردستانى نوى« تونل سازى با كار دوشيفته‌ى كارگران به سرعت پيش‏ مى‌رود. تونل ٢٣٤۵ متر طول دارد و تا هم اكنون بيش‏ از يك سوم آن حفرشده است. طرف قرارداد يك شركت ايرانى است بنام آى سى جى است. اين شركت پروژه‌ى سيزده ميليون دلارى بالا را در سال ٢٠٠٤ شروع كرده و قرار است آنرا در ٢٠٠٦ به اتمام برساند. كاربدستان فشار مى‌آورند كه پروژه زودتر به پايان برسد.

آيا اين پيشرفت و رونق در عرصه‌ى صنعت نيز ديده ميشود؟ اطلاعات رسيده نشان ميدهد بعضى از مراكز صنعتى، نظير فرشبافى اربيل، از بين رفته‌اند. در مورد نفت نيز كه ميگويند گذشته از نفت كركوك در ساير نقاط ٤۵ ميليارد ذخيره شناسائى شده اقدامى جدى انجام نگرفتهاست. در گزارشهاست كه در خورمه‌له‌ى منطقه‌ى اربيل روى ٤٨٠ چاه نفت كار ميكنند كه قرار است روزانه ١٠٠ بشكه محصول داشته باشد. يك قرار داد براى درست كردن يك ايستگاه برق ٤۵٠ مگاواتى بسته شده كه ميگويند در همان زمينها درست ميشود و از گاز حاصله از چاهها استفاده خواهد كرد. اما تا كنون اجازه نداده‌اند تا چاه نفت منطقه سليمانیه مورد استفاده قرار گيرد. در مورد كركوك نيز با توجه به مقاومت عربها و فتواى سيستانى ، دسترسى منطقه‌ى خودمختار به نفتش‏ اگر غيرممكن نباشد كاملاً مشكل شده است. كار تجارت نيز بدليل ناامن بودن جاده‌ها، مخصوصاً جاده‌هاى منتهى به بخش‏ عرب نشين، در سطح قابل انتظار نيست.

اين سطح از فعاليتهاى اقتصادى البته خيلى خوب است، ولى به هيچوجه در سطحى نيست كه ساخت اينهمه راه و تونل و دو فرودگاه را توجيه كند.

متاسفانه روابط دو نيروى اصلى كردستان با آمريكا طورى است كه اگر روزى هيئت حاكمه‌ى اين كشور بخواهد ايران را به لحاظ نظامى بطور جدى تهديد و يا حتى به آن حمله‌ كند اين نيروها به احتمال زياد در ركابش‏ خواهند بود. آيا زدن اينهمه جاده رو به ايران با همچين چشم‌انداز زده نميشود؟ با توجه به نقش‏ اسرائيل در طرح ریزيهاى نظامى كردستان اين سئوال ميتواند پر رنگ‌تر شود. مردم كردستان در كنار شاديشان بخاطر بازسازيها بايد مواظب باشند كه در دل اين سازندگيها ويرانى محتمل نخوابيده باشد.

***

اكثر قريب به اتفاق خبرها تلخ و اعصاب خرد كن بوده و نشان از جهانى پر از استثمار، تباهى، جنگ، خشونت و ... دارند كه سرمايه‌داران و نمايندگان سياسيشان براى ما ساخته‌اند. اما چيزهاى زيبا در اين دنيا هنوز زيادند. ترانه‌ى »تصور كن« يكى از اين زيبايان است: بخوانيد

خواننده: سياوش‏ قميشى
شعر ترانه: يغما گلرو
موزيك سياوش‏ قميشى

تصور كن

تصور كن، اگه حتى تصور كردنش‏ سخته
جهانى كه هر انسانى تو اون خوشبختِ خوشبخته
جهانى كه تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش‏ نيس
جواب همصدائى‌ها پليس‏ ضد شورش‏ نيس
نه بمب هسته‌ئى داره، نه بمب افكن، نه خمپاره
ديگر هيچ بچه‌ئى پاشو روى مين جا نميذاره
همه آزاد آزادن، همه بيدرد بيدردن
تو روزنامه نميخونى نهنگا خود كشى كردن
جهانى را تصور كن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خودكامه، بدون وحشت طاغوت
جهانى را تصور كن پر از لبخند و آزادى
لبالب از گل و بوسه، پر از تكرار آبادى
تصور كن اگه حتى تصور كردنش‏ جرمه
اگر با بردن اسمش‏ گلو پر ميشه از سرمه
تصور كن جهانى را كه توش‏ زندان يه افسانه‌س
تمام جنگاى دنيا شدن مشمول آتش‏ بس
كسى آقاى عالم نيس‏، برابر با هم اند مردم
ديگه سهم هر انسانه، همه هر دونه‌ى گندم
بدون مرز و محدوده، وطن يعنى همه دنيا
تصور كن تو ميتونى بشى تعبير اين رويا

طبعا الهام بخش‏ اين اثر ستودنى و ماندنى »تصور كن« جان لنون است. اگر سراينده در اينجا، همچون لنون، امكان ميداشت جاى مذهب را مشخص‏ كند كيفيت اثر بهتر ميشد. با ستايش‏ بسيار از سياوش‏ و يغما.پياده شده از پيك هفته شماره .٤٩ خود ترانه را ميتوانيد همانجا بشنويد.
١۵ نوامبر ٢٠٠۵


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com