دولت احمدى نژاد به كجا ميرود؟

شروين رها


به نقل از به پیش! شماره ١٠، یکشنبه ٢٧ آذر ١٣٨٤، ١٨ دسامبر ٢٠٠٥


هنوز چند ماهى ازسركار آمدن دولت محمود احمدى نژاد نمیگذرد که بحران دررژیم اسلامی به شدت کم سابقه ای افزایش یافته است و این نه تنها در سطح روابط بین المللی بلکه در سیاستهای داخلی نیز خود را به وضوح نشان میدهد. بااظهارات احمدی نژاد در مورد حق استفاده ایران از تولید هسته ای بحران اتمی تشدید وکنترل آن بار دیگر در دستور فوری مجامع بین المللی قرار گرفت . آنچه احمدی نژاد در مورد کشور اسرائیل بیان داشت نیزبا عکس العمل شدیدی مواجه شد و در غرب از آن حتی به عنوان یک موضع راسیستی یاد شد.

تشنج و درگيريهاى مجلس‏ اسلامى كه تازه اكثريت نماينده گان آن را طيف جناح راست تشكيل ميدهد ، در رابطه با راى اعتماد به وزيران پيشنهادى احمدى نژاد براى تشكيل دولت چنان بالا گرفت كه با چندبار عوض‏ و بدل كردن آنها هنوز كابينه وی تكميل نشده است . برکناری روسای بانکها و فراخوان سفیران جمهوری اسلامی و جایگزینی رده های بالای سپاه به جای آنها خود به اندازه کافی تشنج زا بود ، طوری که مخالفین دولت را به عکس العمل فوری واداشت ، از جمله رفسنجانی هشدار داد که": نیروهای مقاوم دست به تهاجم و دفاع از خود خواهند زد".

بازار بورس که از همان ابتدا با سر کار آمدن کاندید اصولگرایان دچار وقفه شده بودبا راکت شدن سرمایه گذاری ، خروج بی رویه سرمایه و سقوط ارزش سهام، دچار رکود کم سابقه ای گردید . ایسنا از قول بهروز شهدایی به عنوان تحلیل گر بازار سرمایه مینویسد:" مشکل بازار عدم امنیت سرمایه گذاری است " و اینکه" دویست میلیارد دلار به حوزه خلیج فارس رفته است ".

دولت نه تنها در رابطه با تنشهاى بين المللى نتوانست صداى واحدى را در داخل سازمان دهد بلكه حتى مورد طنز و كنايه ، ريشخند و انتقاد مخالفین قرار گرفت . خاتمى از سياستهاى تندروانه اى نام برده است كه بهانه كافى به دست دشمنان ايران ميدهد . روزنامه آفتاب به تاريخ سه شنبه ٢٤ آبان ٨٤ در مطلبى تحت عنوان ، تاج زاده سرانجام سكوت راشكست،اظهاراتى از وى را به چاپ رسانيده است كه در قسمتی از آن چنين آمده است ": طرح سخنانى مانند محو اسرائيل از نقشه جهان ، زير قيمت فروختن اورانيوم غنى شده به ديگر كشورها،گذراندن ١٠٠ مصوبه در يك جلسه دولت واقداماتى از قبيل انصراف وزير پيشنهادى در روز راى گيرى در مجلس‏ ، اعلام سفر آقاى احمدى نژاد به تونس‏ و لغو بدون توضيح آن تنها ٤٨ ساعت مانده به سفر و ..... نه فقط جايگاه دولت رادر انظار عمومى تنزل ميدهد ، بلكه موجب ميشود اوضاع اقتصادى ميهن و پرستيژ كشور نيز آسيب ببيند ، كما اينكه در همين مدت ديده است " .

در برخورد به مسائل بغرنج اجتماعى كه در ايران و در طى حا كميت رژيم جمهورى اسلامى ، روز بروز افزايش‏ و از حد فاجعه انسانى هم گذشته است ، دولت نظامى احمدى نژاد دست همپالگى هاى خود را از پشت بسته است و در مدت زمانى كوتاه با تصويب بخشنامه هاى ضرب العجل به دامنه بگير و ببند ، زندان و اعدام و طناب دار در ملاء عام افزوده است . طبق گزارش‏ خبرگزارى فرانسه و به نقل از روزنامه كيهان در سال جارى حداقل ٦٢ نفر در ايران اعدام شده اند . فشار بر زنان و دانشجويان طى ماههاى اخير به شدت افزايش‏ يافته است و بخشنامه هاست كه يكى پس‏ از ديگرى به مراكز مختلف صادر ميشود . نا گفته نماند كه در رابطه با وضعيت حقوق بشر در ايران اخيرا مجمع عمومى سازمان ملل با دادن راى مثبت به قطعنامه اى كه كانادا ، بخصوص‏ بعد از تبرئه تنها متهم به قتل زهرا كاظمى در ايران تنظيم كرده بود، فشار خود را به دولت احمدى نژاد افزودند .

سركوب و مقابله با جنبشهاى اعتراضى در ايران و در اين ميان دو جنبش‏ كارگرى و كردستان با بودن دولت نظامى احمدى نژاد ابعاد بمراتب وسيعترى به خود گرفته است، نظامى كردن كارخانه و محيط كاراز طريق نيروى بسيج و قلع و قمع اعتراضات كارگرى در جهت احقاق حقوق اوليه شان را در همين ايام بارها شاهد بوده ایم . در كردستان با قتل و شكنجه و كشتار ، طى ماههاى اخير يورش‏ نظامى همه جانبه اى را تدارك ديدند و طى آن نه تنها عده زيادى را دستگير و زندانى كردند بلكه حتى جهت مرعوب كردن اعتراضات ودر اين ميان اعتصاب سراسرى روز يكشنبه١٦ مرداد در آنجا ، به اعدام افراد سياسى و تهدید وترور فعالین نيز دست زدند .

بااين مرور از دولت احمدى نژاد ، خط مشى و عملكرد آن از يكطرف و رويكردى بر اتخاذ سياستهاى بين المللى و داخلى در قبال آن از طرف ديگر ميتوان سير روند اوضاع سياسى در ايران را ارزيابى كرد و از زاويه منافع طبقه كارگر راهكارهاى عملى براى جهت دادن به تحولات اجتماعى آتى راترسيم كرد . عملكرد دولت احمدى نژاد اگر چه ياد آور جمهورى اسلامى در سالهاى اوليه بر سر كار آمدن است ولى هم اوضاع جهانى طى اين مدت دستخوش‏ تغييراتى گرديده است و هم اوضاع ايران و وضعيت طبقات اجتماعى در آن مبرا از اين تغييرات نبوده است . طى سالهاى گذشته در ايران تلاشهايى ضرورى جهت قانونمند شدن جهت حركت سرمايه در ايران ، شكل دادن به دولت درخور آن ، ادغام در بازار جهانى و باز تعريف خود بر مبناى سياستهاى اين روند صورت گرفته است . بر آمدن دولت احمدى نژاد كه نه الزاما يكشبه و نه صرفا بر عليه جناحى از رژيم، اما سكته اى در اين روند بود ، روندى كه سرمايه دارى در ايران بايد از سر بگذراند تا بتواند بن بست وضعيت اجتماعى رابه نفع طبقه خویش رفع و رجوع كند. مجموعه طيفى كه در اين مسير حركت ميكنند از پشتوانه جهانى برخوردارند ،هم فشار دول غربى در تصويب قطعنامه هاى تنبيهى در قبال توليد هسته اى و يا وضعيت حقوق بشر در ايران از طريق سازمان ملل در خدمت اين امر است و هم عكس‏ العمل جناحى و يا حزبى در خود رژيم و يا خارج از آن در اين سير عبور ميكند، با اين اختلاف كه راههاى رسيدن به اصلاح در سيستم سياسى حكومتى كه در خدمت يك سيستم اقتصادى واحد است ،متفاوت میباشد . كل اين طيف و نه فقط آنچه كه خود را تاكنون اصلاح طلب نا ميده اند، خواهان اصلاحات نئوليبرالى ، به مثابه سياست غالب جهان سرمايه دارى در ايران هستند . اما عملكرد دولت احمدى نژاد ، ازآنجا كه در مقابل الگوى روند اصلاحات است، نگرانيهايى در اين طيف ايجاد كرده كه رئوس آن را از بيانيه هاى اخيرا صادر شده سازمان اكثريت ، جمهوريخواهان و نامه ٦٧٤ نفر از فعالان داخل ايران ميتوان دید . از قرائن پيداست كه دولت احمدى نژاد به عنوان مانعى ميبايست كنار زده شود و جاى گزينی آن با آنچه دولت اسلامى مدرن ، دولتى كه هم تسهيل كننده پروسه ادغام در سرمايه جهانى باشد و هم در عين حال زبانش‏ كماكان اسلامى ولى از نوع انعطاف پذيرش‏ باشد ، يعنى مظهر جهانى شدن اقتصاد باآنچه حفظ تمدن اسلامى نامیده میشود باشد و اينجاست كه شانس‏ بخشى از خود رژيم براى اين انطباق به مراتب بيشتر از مثلا دولت لائيك جمهوريخواهان خواهد بود و اين تهاجم جنگى آمريكا رانیز كه حتى اگر هم بتواند ، مثل نمونه افغانستان و عراق ، بى نياز ميكند . البته عبور ازسد دولت نظامى احمدى نژاد هم ، كه يك امر ضرورى براى حركت سرمايه در ايران است ، به اين سادگى نخواهد بود و ممكن است حتی با درگيريهاى خونين در داخل توام باشد .

غير از بورژوازى در ايران ، طبقه كارگر نيز يكى از آن نيروهاى پايه دار در جامعه است با این تفاوت که در حال حاضر مثل سرمايه دارى به مثابه يك نيروى اجتماعى - سياسى عرض‏ اندام ندارد .

امروز در ايران ديگر بر هيچ كارگرى پوشيده نيست كه رژيم جمهورى اسلامى بلاى جان و هستى خود و خانواده ها يشان است و با هر تغييرى در آن هم كوچكترين گرهى از زندگى پرمشقتى كه نصيبشان شده باز نميشود .طبقه كارگر در ايران امروز در آغاز قرن ٢١ هم از تجارب جهانى و هم از تجربه خويش‏ ميبايست يك چيز را آموخته باشد، كه اگر با موقعيتى كه در جامعه دارد مناسب با آن بتواند نيروى خويش‏ را سازمان دهد ، قادر خواهد بود استوار قدم بردارد و خواستهاى ريزو درشتش‏ را از حلقوم كارفرما ها و دولت بيرون كشد . در اينصورت است كه سرمايه دارى باهر گونه تغيير در دولت سياسى يا رژيمها قادر نخواهد بود كه از موقعيت نيروى عظيم كارگران سوءاستفاده كند . در طول نزديك به سه دهه رژيم جمهورى اسلامى سرمايه آن چنان فقر و فلاكتى را بر كارگران تحميل كرده است كه آنان را ناگزير كرده براى كوچكترين نيازهاى اوليه شان بيشترين بها را بپردازند ، از دستگيرى ، زندان و اعدام فعالين جنبش‏ كارگرى گرفته تا سركوب و به خاك و خون كشانيدن اعتراضات برحقش‏ ، دامن زدن بر پراكنده گى و جلوگيرى و يا به كجراه كشانيدن تشكلهايش‏ .اما با تمام خط و نشان كشيدن در جلوگيرى از اعتراضات بى وقفه كارگرى ، نسل كنونى جنبش‏ كارگرى و فعالينش‏ تلاشهاى ارزشمندى را جهت اتحاد و تشكل يابى آغاز كرده اند كه در صورت سراسرى و توده اى شدن ميتوانند به عنوان نيروى اصلى در جامعه عرض‏ اندام كنند . فراگیر کردن مشارکت کارگران در تشکلها، در صورت اتخا ذ سياستى مبتنى بر در برگيرنده گی منافع اجتماعى كل طبقه ، هم منافع آنی و هم منافع آتی و در چهارچوب استراتژی نه همکاری با سرمایه بلکه مبارزه با سرمایه مقدور است و تنها در این صورت است که، با تمام محدودیتهایی که بر سر راه فعالین جنبش کارگری قرار دارد و در دولت نظامی احمدی نژاد هم تشدید شده است ، این جنبش برگشت پذیر نخواهد بود. آنچه مشخصاخود را در سطح بالایی از همبستگی در جنبش کارگری ایران طی سالیان اخیر نشان داده است ، نمونه های بارزی از برگزاری مستقل اول ماه مه ، اعتراض در به گلوله بستن و کشتار کارگران خاتون آباد کرمان در ٤ بهمن و نامیدن این روز به مثابه مقاومت در قبال کشتار کارگران ،و درسهای یک اعتصاب طولانی و پیروزمند مثل تجربه اخیر کارگران كارخانه نساجى كردستان را به همراه داشته است .

اکنون که فعالین کارگری اول ماه مه ٨٣ سقز به زندان و تبعید محکوم شده اند ، جنبش کارگری میبایست با دفاع از حق برگزاری مراسم مستقل خویش و با زبان واحد دست به کار شود و لغو این حکم را به صادرکننده گانش تحمیل کند، در این صورت است که گرایش سوسیالیستی میتواندگام از گام بردارد!

آذر هشتاد و چهار


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com