جایگاه روز کارگر 90 در مبارزه کارگران

رضا مقدم

به نقل از نشريه کارگر امروز،دوره جدید،19 اردیبهشت 90


حداقل از وقایع روز کارگر سال 83 در سقز هر ساله چگونگی برگزاری مراسم روز کارگر به یکی از معیارهای پیشروی یا عقب نشینی جنبش کارگری تبدیل شده است. تا قبل از عروج جنبش آزادیخواهانه مردم در سال 88 وقایع روز کارگر اگر چه در ارتباط با مبارزه کارگران در عرصه های دیگر بررسی میشد اما همواره بر نقاط و قوت و ضعف آن بعنوان یک عرصه مستقل برای تحقق حق جهانی کارگران در برگزاری آزادانه مراسم روز کارگر نیز مورد تاکید قرار می گرفت. هدف این نوشته بررسی جایگاه وقایع روز کارگر سال 90 است و در ادامه آن به اوضاع کل جنبش کارگری و موقعیت تعدادی از تشکلهای فی الحال موجود جنبش کارگری به ویژه در پرتو جنبش ضد دیکتاتوری مردم خواهد پرداخت.

معیار بررسی روز کارگر 90

معیارهای ما برای بررسی روز کارگر 90 طبعا نمی تواند همان معیارهای بررسی بطور مثال روز کارگر سالهای 83 تا 88 باشد. این معیار بعد از عروج جنبش اعتراضی مردم ایران باید ربط داشته باشد به اوضاع عمومی جنبش کارگری و نیازها و کمبودهای آن برای کسب هژمونی بر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و در تقابل با آلترناتیو بخشهای غیر سوسیالیستی این جنبش. به این اعتبار باید دید که تمام فعل و انفعالاتی که بمناسبت روز کارگر در سال 90 انجام شد جنبش کارگری ایران را به هدفش در قبال جنبش ضد دیکتاتوری علیه رژیم اسلامی نزدیک کرده است یا نه. تنها این می تواند معیار ارزیابی واقع بینانه ای از نقاط ضعف و قدرت جنبش کارگری در روز کارگر امسال بدست دهد.

در تمام سالهای پس از 1360 کارگران کوشیده اند تا به هر شکل ممکن مراسم مستقل و غیر دولتی روز کارگر را برگزار کنند اما در تمام این سالها یک اقدام معین و واحد نظیر برگزاری تظاهرات معیار موفقیت و یا پیشروی و عقب نشینی نبوده است. در سالهای اولیه دهه شصت که رژیم اسلامی با اتکا به اخراج، دستگیری، شکنجه و کشتار وسیع مخالفان، کارگران را در ابعاد وسیع مجبور به شرکت در مراسم دولتی روز کارگر می کرد، گسترش فرار هر چه بیشتر کارگران از مراسم دولتی معیاری برای موفقیت بود. در این سالها کارگران را با اتوبوس از کارخانه ها به محل مراسم دولتی روز کارگر می بردند و در میانه راه و معمولا در سر هر چهار راه که اتوبوس توقف می کرد کارگران از اتوبوسها پیاده میشدند و فرار می کردند. برای مقابله با گسترش این فرارها رژیم اسلامی مقرر داشت تا کارگران بعد از مراسم دولتی به کارخانه بروند و کارت بزنند اما این اقدام هم دوامی نیاورد. در این سالها گسترش تحریم مراسم دولتی معیار مهم موفقیت بود. به غیر از آنکه برگزاری مراسم روز کارگر در خارج از کارخانه و در محافل کارگری در سطح محدود و مخفیانه حتی در دیکتاتوری ترین شرایط در هر دو نظام شاهنشاهی و ملاشاهی قطع نشده است، به موازات تحریم گسترده مراسم دولتی به مرور خرید شیرینی و پخش آن در کارخانه ها در سطح بسیار محدودی آغاز شد و این اولین نشانه های برگزاری مراسم غیر دولتی روز کارگر در کارخانجات بود.

با تحریم گسترده مراسم روز کارگر رژیم اسلامی توسط کارگران، برگزاری مراسم روز کارگر دولتی بعهده خانه کارگر و شوراهای اسلامی افتاد و سخنرانی مقامات ارشد نظام نظیر خامنه ای در روز کارگر و در استادیوم آزادی نیز قطع شد و این یک پیروزی بزرگ برای کارگران بود که توانسته بودند مراسم اجباری روز کارگر دولتی را با شکست کامل روبرو کنند. با شکست رژیم اسلامی تلاش کارگران برای برگزاری مراسم روز کارگر غیر دولتی گسترش یافت و با توجه به توازن قوا در هر شهر و محل کار اقدامات متنوع بسیاری صورت گرفت و از جمله خرید و پخش شیرینی در کارخانجات بمرور علنی شد و وسعت گرفت. چندین مراسم روز کارگر در سنندج در اواخر دهه شصت که با سرکوب شدید رژیم اسلامی مواجه شد و از جمله سخنران آن جمال چراغ ویسی، اعدام شد، در همین روند رو به پیش مبارزه کارگران بر سر مراسم مستقل و غیر دولتی روز کارگر بود.

در دهه هفتاد برگزاری مراسم غیر دولتی روز کارگر در خارج از کارخانجات گسترش یافت که تحت پوشش انواع مهمانی ها در خانه ها و یا گلگشت ها در خارج شهرها انجام میشد. در دهه هشتاد یک نقطه عطف بزرگ در برگزاری روز کارگر روی داد. در سال 83 کارگران سقز کوشیدند مراسم مستقل و غیر دولتی روز کارگر را در شهر برگزار کنند. سرکوب تظاهرات که منجر به دستگیری تعدادی از کارگران شد با عکس العمل سریع و وسیع اتحادیه های کارگری جهانی روبرو شد. چند روز قبل از برگزاری این تظاهرات محمود صالحی به همراه مترجمش، محسن حکیمی، با آنا بیوندی از نمایندگان کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری دیدار داشت و این ملاقات زمینه های لازم را برای تبدیل شدن مبارزه برای آزادی هفت نفر از دستگیرشدگان روز کارگر سقز به کمپین جهانی جنبش کارگری فراهم کرده بود.

در دهه هشتاد تحریم مراسم روز کارگر دولتی هم یک نقطه عطف مهم را از سر گذراند. فعالین جنبش کارگری در تهران اقداماتی را برای خارج کردن کنترل تظاهرات از دست خانه کارگر آغاز کردند که دو نمونه بسیار مهم آن در استادیوم امجدیه و استادیوم سرپوشیده آزادی بودند. در امجدیه کنترل تجمع مراسم دولتی از دست خانه کارگر بیرون آمد و یک بخش از کارگران با شعارهای رادیکال و از جمله خواست آزادی محمود صالحی از استادیوم خارج شدند و در خیابان دست به تظاهرات زدند. مورد دوم در استادیوم سرپوشیده آزادی بود که خانه کارگر در نظر داشت تا مراسم روز کارگر را در اختیار رفسنجانی بگذارد تا از آن برای تبلیغات ریاست جمهوری خود استفاده کند. هنگامی که رفسنجانی در راه بود به وی اطلاع دادند که کنترل سالن از دست خانه کارگر خارج شده و وی از نیمه راه بازگشت. رژیم اسلامی در اولین قدم دیگر به خانه کارگر اجازه تظاهرات خیابانی بمناسبت روز کارگر نداد و اینها ناچار شدند مراسم خود را بسیار محدود و با کارت دعوت در سالنهای سرپوشیده برگزار کنند!

روز کارگر سال 88 اوج 28 سال مبارزه کارگران علیه رژیم اسلامی بود در عرصه برگزاری مراسم مستقل و غیر دولتی روز جهانی کارگر. در این سال کارگران در تهران بدون رجوع به مقامات دولتی برای گرفتن اجازه تظاهرات برای روز کارگر، راسا در مورد روز و محل و ساعت برگزاری تظاهرات تصمیم گرفتند و آن را علنا اعلام و اجرا کردند. در این روز رژیم اسلامی محل تظاهرات را که پارک لاله بود با نیروهای امنیتی و پاسدار و بسیجی قرق کرد و تعداد بسیاری از کارگران را دستگیر کرد.

کمتر از دو ماه بعد از روز کارگر سال 88، جهانیان شاهد عروج یک جنبش میلیونی برای آزادی و علیه دیکتاتوری در ایران بودند. این جنبش قدرتمند که با تظاهرات 25 بهمن سال قبل وارد فاز دوم خود شده است جنبشهای کارگری، دانشجویی و زنان را شدیدا تحت تاثیر قرار داد. پس از عروج جنبش آزادیخواهانه مردم ایران تحلیل نقاط قوت و ضعف هر یک از جنبشهای کارگری، دانشجویی و زنان اگر چه می تواند مستقلا مورد بررسی قرار گیرد، اما تنها موقعی جایگاه واقعی خود را خواهد یافت که در ارتباط با اوضاع عمومی سیاسی ایران باشد.

(ادامه دارد) در شماره آینده کارگر امروز، وقایع روز کارگر 90 را از همین زاویه مورد بررسی قرار میگیرد.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com