رژیم اسلامی در منگنه فشار از داخل و خارج

رضا مقدم

به نقل از به پیش! شماره 65، 22 تیر 1390، 13 ژوئیه 2011


رضا مقدم – دهم تیر 1390

رژیم اسلامی نه در ایران و نه در منطقه موجبی برای ادامه حیات ندارد. دو متحدش در منطقه، دولت سوریه و حزب اله لبنان، که دهها میلیارد دلار برای رژیم اسلامی هزینه داشته اند زیر ضرب هستند و از دست دادن آنها ضربات اساسی سیاسی و ایدئولوژیک به رژیم اسلامی وارد می سازد. رژیم سوریه زیر فشار یک جنبش عظیم اعتراضی است و دستگیریها، شکنجه ها و کشتارها نتوانسته آنرا متوقف کند. آتش زدن عکسهای خامنه ای در تظاهراتهای مردم در شهرهای سوریه و همکاری رژیم اسلامی در سرکوب آنها سرنوشت هر دو رژیم تهران و دمشق را بهم گره زده است. مطابق همه تحلیلها با تضعیف دولت بشار اسد سفارتخانه رژیم اسلامی و دیگر اماکن منتسب به آن اعم از مذهبی و غیر مذهبی از اولین اماکنی است که مورد حمله مردم خشمگین سوریه قرار خواهد گرفت.

با پیروزی مردم سوریه نه تنها حزب اله لبنان یکی از دو رژیم مدافع خود را از دست می دهد بلکه راههای دریافت انواع و اقسام کمک رژیم اسلامی نیز که از طریق سوریه است نیز مسدود میشود. رهبر حزب اله لبنان، نصراله، که در جنگ با اسرائیل در نزد توده های مردم عرب محبوب شده بود با دفاعش از بشار اسد و مخالفتش با اعتراضات مردم سوریه که حلقه ای از جنبشهای اعتراضی در جهان عرب است، محبوبیتش را از دست داده است. اکنون که دادگاه ویژه سازمان ملل اسامی چهار نفر از متهمان کشتن حریری در سال 2005 که از اعضای ارشد حزب اله هستند را به دادستان لبنان تحویل داده، موقعیت حزب اله بیش از پیش دچار مخاطره خواهد شد.

پس از رژیم سوریه که با کشتار مردم بر سرکار مانده حزب اله لبنان دومین و آخرین متحد منطقه ای رژیم اسلامی است که زیر ضرب داخلی و بین المللی رفته است. خامنه ای که سال گذشته و پیشایش هرگونه رای دادگاه ویژه سازمان ملل را در قبال قتل نخست وزیر سابق لبنان رد کرده بود دیروز مخالفتش با جنبش مردم سوریه را علنا اعلام داشت و از دستگیری، شکنجه و کشته و زخمی شدن مردم سوریه بدست رژیم بشار اسد حمایت کرد. اینها نتیجه اشتباهات تاکتیکی و یا سیاسی رژیم اسلامی و متحدینش در منطقه نیست. بحران اقتصادی در کل جهان توده های مردم از پاریس و آتن و مادرید و لندن در اروپا تا شهرهای کشورهای عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه را به خیابان آورده است و حکومتهای دیکتاتوری و مستبد تاب مقاومت در مقابل امواج جنبشهای مردمی را ندارند.

در این میان رژیم اسلامی یک موقعیت ویژه دارد. رژیم اسلامی به قدرت رسید تا کار نیمه تمام شاه در سرکوب اعتصابات کارگری، کشتار سوسیالیستها و آزادیخواهان و سرکوب انقلاب را به پایان برساند. این رژیم سی سال فرصت داشت تا نشان دهد که خاصیتی بجز سرکوب و کشتار و دخالت در خصوصی ترین ابعاد زندگی مردم ایران دارد و نتوانست. اکنون روز بروز بیشتر آشکار میشود که رژیم اسلامی در هیچ عرصه ای از زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی، عمران و آبادانی کشور کارآمد نیست و موجبی برای بقا ندارد. رژیم اسلامی هیچ ربطی به تامین نیازهای عمومی و گوناگون مردم ایران که از وظایف اولیه هر رژیمی است ندارد و سیمای یک رژیم اشغالگر را دارد که حضور خود را موقت می داند و با نهایت سرعت مشغول غارت ثروتهای کشور است.

مطابق آمارهای مطبوعات خود رژیم اسلامی از 106 سالی که رژیمهای حاکم بر ایران از محل فروش نفت درآمد داشته اند، این رژیم در 6 سال اخیر برابر صد سال قبل از آن نفت و گاز فروخته است. بر اساس همین آمار، رژیم اسلامی در سی و دو سال حاکمیت خود 875 میلیارد دلار از فروش نفت و گاز درآمد داشته که 430 میلیارد دلار آن در سالهای 1384 تا 1389 بوده است. با سست شدن کنترل رژیم اسلامی بر افراد و ارگانهایش آمارهایی منتشر شده است که نشانگر نه یک اختلاس بلکه یک غارت به تمام معنی است. با وجود چنین درآمد هنگفتی دولت ایران در سال 89 هزاران میلیارد تومان بدهکار بوده است: 2 هزار میلیارد کسر بودجه وزارت بهداشت. بدهی 200 میلیارد تومانی وزارت بهداشت به شرکتهای دارویی. 47 هزار میلیارد تومان بدهی‌ دولت به بانکهای مختلف کشور. 7 هزار میلیارد تومان بدهی وزارت نیرو به شرکتهای مختلف. 25 هزار میلیارد تومان بدهی دولت و شرکتهای دولتی به سازمان تامین اجتماعی. 1900 میلیارد تومان بدهی دولت به سازمان بازنشستگی. بدهی 200 میلیارد تومانی شرکت مخابرات به شرکتهایی که پروژه های زیر ساختی انجام داده اند. هفت هزار میلیارد تومان بدهی وزارت راه به پیمانکاران مختلف.

با وجود این بدهیها دولت در سال 89 به حوزه‌‌های علميه 760 ميليارد تومان بودجه داده است. هزینه مسافرت خامنه ای در سال 89 تنها به قم 1400 میلیارد تومان بوده و برای سفر سال 90 به قم ملبغ 390 میلیارد تومان تقاضا شده است!

در تاریخ صد ساله ایران تمام رژیمهای حاکم فقط مستبد و دیکتاتور نبوده اند بلکه در عین حال یک کارکرد اجتماعی و تاریخی نیز داشته اند. رژیم اسلامی هیچ گونه کارآمدی ندارد جز غارت ثروت کشور، کشتار و شکنجه و زندان و تجاوز. مطابق ادعای امامشان مردم برای خربزه انقلاب نکردند و اقتصاد زیر بنای الاغ است و مردم برای اسلام انقلاب کردند، منتها طنز تاریخ است که تا کنون هیچ رژیمی مانند رژیم اسلامی باعث افشای ماهیت اسلام و رویگرانی مردم از دین و اسلام نشده است. رژیم اسلامی هیچ خاصیت اجتماعی ندارد و دوره اش تاریخا به سر آمده است. *

به نقل از به پیش! شماره 65، 22 تیر 1390، 13 ژوئیه 2011


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com