اولين نياز کارگران ايران تشکل است
مرداد ١٣٨٢- ژوئيه ٢٠٠٣
بمناسبت اول ماه مه، روز کارگراول ماه مه امسال را کارگران سراسر جهان بسيار متفاوت برگزار خواهند کرد. با اختلافات شديد امپرياليستها حول اشغال عراق توسط آمريکا، دوران موقت و تقريبا ده ساله پس از پايان جنگ سرد پايان يافت. دوران جديد که آغاز شکاف آشکار بين امپرياليستها بر سر تقسيم جهان يکى از نشانه هاى سياسى آن است ميرود تا با بلوک بندى هاى اقتصادى و نظامى جديد بر مبارزه طبقاتى نيز تاثيرات خود را بگذارد. روابط کارگران و سرمايه داران در داخل هر بلوک و تاثير آن بر همبستگى هاى طبقانى با کارگران بلوکهاى ديگر که فعلا و در ابتدا شامل کارگران دو سوى اقيانوس و بويژه فرانسه و آمريکاست از موضوعات مورد مناقشه جنبش کارگرى است. تا زمانى که روند بلوک بنديهاى جديد شکل نسبتا نهايى به خود بگيرد جهان شاهد فراز و نشيب هاى بسيارى در روابط امپرياليستها خواهد بود و اين بيش از هر چيز اعتراضات و مطالبات کارگران اين کشورهاى امپرياليستى که دولتهايشان از بازيگران اصلى هستند را تحت تاثير قرار خواهد داد.در همين دوران، اعتراض به اشغال عراق کارگران کشورهاى مختلف را در کنار و يا عليه دولتشان قرار داد. در اسپانيا و انگلستان ما شاهد اعتراضات و اعتصابات کارگرى عليه جنگ و دولتهاى مدافع جنگ بوديم در صورتيکه کارگران معترض آلمان و فرانسه خود را در کنار دولتهاى خود يافتند. يکى از بزرگترين حملات سرمايه دارى آلمان به دستاوردهاى کارگران هنگامى اتفاق افتاد که کارگران در خيابانها عليه جنگ و در دفاع از مواضع ضد جنگ دولت در خيابانها تظاهرات مى کردند. هر چند چنين مواضعى در کوتاه مدت مى تواند ناشى از عدم درک شرايط مبارزه طبقاتى در دوران جديد به نظر آيد اما در عين حال مى تواند باعث دست بالا پيدا کردن آن گرايشاتى در جنبش کارگرى شود که منفعت کارگران را در اتحاد با سرمايه خودى عليه بلوک رقيب جلوه ميدهند. نتيجه تناسب قواى گرايشات درون جنبش کارگرى در کشورهاى امپرياليستى در دوران جديد تاثيرات جدى بر مبارزات کارگرى در کشورهاى ديگر خواهد داشت. در ايران، کارگران کماکان با مسائل و مشکلات خود دست و پنجه نرم مى کنند. ميليونها کارگر شاغل در کارگاهها خارج از شمول قانون کار هستند. هنوز ميليونها کارگر تحت قرار دادهاى موقت و ٨٩ روزه و بدون هيچ مزايايى نظير بيمه و بازنشستگى کار مى کنند. هنوز دهها هزار کارگر براى دريافت حقوق هاى معوقه خود مبارزه مى کنند. هنوز کارگران نساجى قادر نشده اند متشکل شوند و براى يک راه حل عمومى که شامل همه کارگران نساجى شود مبارزه کنند. آخرين نمونه آن کارگران نساجى بهشهر بودند. واکنش آنها به بى اعتنايى دولت به خواست آنها براى طبقه کارگر غرور انگيز بود. اما با عوض شدن شيشه هاى شکسته شده و آب و جارو شدن خيابانهاى بهشهر، تنها چيزى که باقيمانده خاطره اين اقدام متهورانه است نه تشکلى که مى توانست از دل آن متولد شود و کل کارگران نساجى را متحد و متشکل کند. امسال نيز کارگران رشته هاى روبه رشد نظير اتومبيل سازيها، صنايع فلز، نفت، گاز و پتروشيمى از کمترين تحرک در مقايسه با ديگر بخشها برخوردار بودند. امسال نيز کارگران ايران بدون تشکل هستند. شوراهاى اسلامى ديگر با حمايت يکپارچه از جانب رژيم روبرو نيستند و تلاش آنها براى يافتن جاى پايى در جنبش کارگرى ايران عبث است. شوراهاى اسلامى با سوابق بيست و چند ساله در لو دادن کارگران مبارز، همکارى با مقامات ذيربط رژيم براى سرکوب مبارزات کارگرى همانطور که در سند اهدافشان در مجلس تصويب شده است، اقدام عليه هرنوع ابتکار کارگرى مستقل از خودشان، جايى در ميان کارگران ندارند. شوراهاى اسلامى بعنوان يک کليت بايد منحل شوند. در مورد نقش آندسته از اعضا و فعالين آنها که مستقيما در سرکوب جنبش کارگرى و کارگران مبارز شرکت نداشته اند در تشکلهاى جديد، اجلاس ها و کنگره هاى کارگرى تصميم خواهند گرفت. جنبش اصلاحات نيز در تلاش است تا براى کارگران ايران تشکل ايجاد کند. اگر چه تشکل مورد نظر جنبش اصلاحات بيشتر از شوراهاى اسلامى با تشکل هاى مورد نظر سازمان جهانى کار همخوانى دارد اما اينها رهبران و فعالين سرشناس جنبش کارگرى را با خود ندارند. جنبش اصلاحات سياسى براى رفع اين کمبود، هدفش يافتن نفوذ سياسى در ميان فعالين جنبش کارگرى است. همه فعالينى که گارد محکمى در مقابل سياستهاى جنبش اصلاحات در جنبش کارگرى ندارند اولين و بهترين طعمه هاى آنها هستند. آنچه که جنبش کارگرى بدان نياز دارد ايجاد تشکل است. تشکلى با مرزبندى روشن با تشکلهاى مورد نظر جنبش اصلاحات. تشکلهاى مورد نظر اصلاح طلبان تشکلهايى هستند غير دولتى، بوروکراتيک، ضد کمونيست، کليت نظام سرمايه دارى را مى پذيرند و در محدوده آن خواهان بهبود وضع کارگران هستند، يعنى تشکلهايى بر مبناى همکارى طبقاتى و نه مبارزه طبقاتى. کارگران ايران در چنين شرايطى است که به استقبال اول ماه مه ميروند. باشد تا امسال اول ماه مه، سال پيمان طبقاتى کارگران براى ايجاد تشکل گردد، باشد تا مراسم اول ماه مه سال آينده با فراخوان تشکلهاى خود کارگران برگزار شود. پيش بسوى ايجاد تشکلهاى کارگرى زنده باد وحدت طبقاتى کارگران کميته اجرايى اتحاد سوسياليستى کارگرى ارديبهشت ١٣٨٢ |