رقابت استراتژی های مختلف

رضا مقدم


به نقل از ویژه نامه نشریه آرش شماره ٩١ - مارس ٢٠٠٥


در شرایط حساس کنونی ایران و جهان، نظر شما درباره «نامه ی سرگشاده به مردم آمریکا» ـ ابراز مخالفت تعدادی از ایرانیان به همراه روشنفکران خارجی، به حمله نظامی آمریکا به میهنمان ـ و بیانیه تحلیلی 565 نفر از فعالان سیاسی و دانشجویی ایران «راهکار حتمی و نهایی، گردن نهادن به رای و اراده ملی است» چیست؟ آیا ازاین نامه و بیانیه حمایت می کنید یا نه؟ چرا؟

نامه سرگشاده به مردم آمریکا برای ابراز مخالفت با حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران از دو زاویه قابل بررسی است. از زاویه جنبش جهانی علیه جنگ طلبی آمریکا نظیر همانی که در قبال عراق انجام شد. و دیگر از زاویه مخالفت با استراتژی معین یک نیروی اپوزیسیون ایران علیه رژیم اسلامی یعنی سلطنت طلبان.

با توجه به عمومی ترین انتقادات مردم ایران به ماهیت ساختار رژیم اسلامی و بویژه موقعیت و قدرت ولایت مطلقه فقیه، هیچ جنبش اجتماعی، هیچ شورش و انقلابی در ایران سلطنت طلبان را به قدرت بر نخواهد گرداند. سلطنت طلبان با وقوف به همین موضوع و به درست آرزوی مداخله نظامی آمریکا در ایران را تنها راه متصور برای اعاده سلطنت می دانند. نزدیکی یا دوری سلطنت طلبان از قدرت در ایران ارتباط مستقیم با سیاستهای آمریکا در قبال رژیم اسلامی دارد. هرگاه سیاستهای آمریکا در قبال رژیم اسلامی خصمانه تر و تندتر باشد سلطنت طلبان خود را به قدرت نزدیکتر احساس می کنند و بر عکس. امتناع تعدادی از سلطنت طلبان از خروج از یک هواپیما در اروپا که چندی پیش و در اعتراض به مذاکرات اروپا با رژیم اسلامی روی داد نیز در همین چهارچوب قابل بررسی است. از نظر سلطنت طلبان مذاکرات اروپا با رژیم اسلامی باعث تعدیل مواضع آمریکا در قبال حکومت ایران میشود و یا اجرای طرحهایی که آنها تصور می کنند آمریکا برای رژیم اسلامی دارد را به عقب می اندازد. به این اعتبار هر اعتراضی به جنگ طلبی آمریکا و یا قصد حمله نظامی آمریکا به ایران قبل از پرداختن به محتوا و علل آن یعنی مواضعی که در قبال رژیم اسلامی دارد، اقدامی است علیه تنها استراتژی واقعا موجود بقدرت رسیدن سلطنت طلبان در ایران.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من با نگرش حاکم بر تحلیل های بیانیه 565 نفره از اوضاع ایران موافق نیستم. با این حال بررسی این بیانه را از این نظر نالازم میدانم چرا که نقطه ضعف اساسی این بیانیه در جای دیگری است. واضح است می توان نیروهای سیاسی را بر اساس مطالبات و نوع حکومتی که مطرح می کنند دسته بندی کرد. اگرچه این امری لازم و مفید است اما در شرایط فعلی آنچه مهمتر است بررسی استراتژی این نیروها برای رسیدن به اهدافشان است. به همین دلیل ترجیح میدهم که نظرم را درباره جایگاه این بیانیه از زاویه استراتژیهای موجود بیان کنم. دسته بندی اپوزیسیون ایران از نظر استراتژی مرزهای سازمانی و ایديولوژیک را قطع می کند و حتی می توان جریانات هم استراتژی را یافت که از نظر ایدیولوژیک کاملا متفاوتند یعنی مذهبی و غیر مذهبی هستند. بعنوان مثال می توان نیروهای اپوزیسیون را بر سر پاسخ به این سوال که آیا در رژیم اسلامی و با ساختار موجود، تغییرات امکان پذیر است یا خیر دسته بندی کرد. در هر دو سوی پاسخ مثبت و منفی به این سوال که به دو استراتژی مبارزاتی کاملا متفاوت میرسند میتوان نیروهای سیاسی با ایدیولوژیهای مذهبی و غیر مذهبی یافت و البته تعدادی نیروهای سرگردان بین این دوکه با هر واقعه ای سر از کنار یکی از این دو در می آورند. پاسخ مثبت به سوال بالا یعنی در رژیم اسلامی و با ساختار موجود، تغییرات امکان پذیر است، بانی انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری بود. این یک استراتژی منسجم و سر و ته دار است ـ این به معنای صحیح بودن آن نیست ـ که پیروزی خاتمی باعث شد که هواداری از آن به خارج کشور و در بین نیروهای اپوزیسیون هم گسترش یابد. منتها نتایج عملی بودن دو قوه مقننه و مجریه رژیم اسلامی در دست دوم خردادیها از هواداران این استراتژی بمرور کاست و انتخابات دور دوم شوراها و انتخابات مجلس هفتم فقدان مقبولیت اجتماعی این استراتژی را کاملا آشکار ساخت. البته در صحنه سیاسی ایران فعلا هیچ استراتژی دیگری جای آنرا نگرفته و از اقبال عمومی برخوردار نیست. این یکی از بزرگترین معضلات اپوزیسیون ایران است و از نظر من اساس سرگشتگی کنونی و زیکزاک زدنهای بسیاری از نیروهای اپوزیسیون نیز از همین امر مایه می گیرد. به همین دلیل هر نظریه و طرح و استراتژی جدیدی به صرف جدید بودنش در ابتدا نیرو جلب می کند و شتاب رشد یا به حاشیه رفتن بعدی آن کاملا به این بستگی دارد که بتواند به نحو قانع کننده ای توضیح دهد که با کدام نیروهای اجتماعی و طبقاتی و در طی کدام مراحل و فعالیت هایی می توان از موقعیت کنونی به وضعیت مورد نظر و پیروزی رسید. از این نظر بیانیه 565 نفر مستقل از محتوای تحلیلی و مطالباتی و آنچه که درباره «حاکمان انتصابی» مطرح می کند، در زمره استراتژی جبهه دوم خرداد قابل دسته بندی است. این بیانیه مسله، حاکمان باید به رای و اراده ملی گردن بگذارند، را پیش کشیده است در صورتیکه بخش قابل توجهی از جامعه ایران با 8 سال تجربه خاتمی این دوره را از سر گذرانیده و یا دارد بسرعت از سر میگذراند. معضل کنونی این استراتژی این است، که اگر «حاکمان یا حاکمیت انتصابی» به «رای و اراده ملی» گردن نگذاشت، کما اینکه تا کنون نگذاشته است، چکار باید کرد. بیانیه پاسخی به این سوال که جبهه دوم خرداد را به حال و روز فعلی انداخته ندارد. جبهه دوم خرداد بدلیل فقدان یک جواب قانع کننده برای همین سوالات قدرت بسیج و نیروهای خود را و از جمله جنبش دانشجویی هوادار خود را از دست داده است. جمهوری خواهان لاییک و طرح رفراندوم که بر، اصلاح ناپذیر بودن رژیم اسلامی با وجود ساختار فعلی، تاکید دارند هر دو تلاشی است برای پاسخ به همین سوال.

البته باید اضافه کنم که طرح رفراندوم برای گذار مسالمت آمیز از رژیم اسلامی از نظر استراتژیک بی معناست. بدین دلیل که اگر رژیم قدرت واقعی را همچنان در دست داشته باشد به برگزاری رفراندوم تن نمی دهد و اگر رژیم چنان تضعیف شده باشد که ناگزیر از پذیرش برگزاری رفراندوم و گردن گذاشتن بر نتایج آن گردد، آن روند و طرح و نقشه مجموعه ای از فعالیت های نیروهای مختلف اجتماعی و طبقاتی که رژیم را به چنین موقعیت ضعیفی کشانده اند استراتژی نام دارد که طرح رفراندوم فاقد آن است. در واقع طرح رفراندوم بر خلاف ادعایش و عملا تنها با اتکا به نیروهایی که برای اصلاحات حکومتی مبارزه می کنند، نظیر جبهه دوم خرداد، است که میتواند به تدریج رژیم را به سراشیب ضعف و پذیرش رفراندوم و مثلا تغییر قانون اساسی بکشاند.

همانطور که گفتم پس از انتخابات مجلس هفتم، استراتژی امکان اصلاح رژیم با ساختار فعلی، فقدان مقبولیت عمومی خود را آشکار ساخت و هنوز هیچ استراتژی سیاسی دیگری دست بالا نیافته است و شاید بتوان گفت استراتژی های مختلف در حال رقابت با هم هستند. بنابراین اکنون هر بیاینه و طرحی قبل از هر چیز از این زاویه که امتیازی برای کدام استراتژی است مورد بررسی قرار میگیرد. طرح رفراندوم ظاهرا امتیازی بود برای آندسته از استراتژی هایی که هیچ تحولی را با ساختار موجود رژیم اسلامی ممکن نمیدانند و بیانیه 565 نفره علیه آن.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com